5
جلد چهارم
اسرار و معارف
در اين نوشته، به مجموعۀ الفاظ، اصطلاحات و تعابيرى كه به نوعى به زيارت و زيارتگاهها مربوط است، اشاره مىشود. در فرهنگنامۀ زيارت موضوعاتى كه به حرمين شريفين، عتبات عاليات و ساير حرمها و زيارتگاهها اختصاص دارد، مطرح مىشود. آشنايى با اين مفاهيم، بر معرفت دينى زائران مىافزايد و به درونمايۀ بيشترى از اين سنت دينى راه مىبرد.
بالاى سر و پايين پا
اين اصطلاح به كيفيت قرار گرفتن بدن مطّهر اولياى دين در قبر و جايگاه آن مربوط مىشود. وقتى پيكرى دفن مىشود، طبق حكم شرعى، در داخل قبر به طرف راست بدن و رو به قبله نهاده مىشود. در نيمكرۀ شمالى زمين، سر ميت به طرف مغرب و پاها به سمت مشرق قرار مىگيرد.
در حرمهاى مطّهر امامان و امامزادگان، يكى از آداب زيارت، حضور در بالاى سر يا پايين پا و خواندن دعاها و زيارتهاى خاصّ است. طرف بالاى سر قبر امامان، داراى فضيلت است و خواندن زيارت و نماز زيارت در آن محدوده ثواب بيشترى دارد.1 به همين سبب، قسمت بالاى سر حرم حضرت رضا (ع) اغلب شلوغ و پرازدحام است و بسيارى در پى يافتن جايى براى خواندن دو ركعت نماز، يا زيارتنامهاند. مسجد بالاسر نيز معمولاً به مسجدى گفته مىشود كه در سمت بالاى سر قبر امامان و امامزادگان در حرمها قرار دارد و نزديك مرقد مطّهر است.
ضريح مطّهر حرم سيد الشهداء (ع) شش گوشه دارد؛ به اين سبب كه حضرت على اكبر (ع) در پايين پاى حضرت امام حسين (ع) دفن شده است. در يكى از سرودههاى عاشورايى چنين آمده است:
رفتم به كربلا به سر قبر هر شهيد
در آداب زيارت آمده است كه خواندن دو ركعت نماز زيارت مستحب است. اگر زيارت براى پيغمبر (ص) است، نماز را در روضۀ مطّهر به جا آورند و اگر در حرم يكى از ائمّه (عليهما السلام) است، در بالاى سر به جا آورند. علامۀ مجلسى نماز زيارت و غير آن را در پشت سر و بالاى سر بهتر دانسته و به سرودۀ علامۀ بحرالعلوم استناد كرده كه به نزديك شدن به قبر و نماز خواندن در بالاى سر اشاره دارد: «و آثِرِ الصلاةَ عند الرأس» . 3
امام صادق (ع) به ابوحمزۀ ثمالى فرمود كه نزد سر آن حضرت دو ركعت نماز بگزار.4
بانى
به معناى بنا كننده و معمار يا تأمين كنندۀ مخارج بناى يك حرم يا مسجد يا امامزاده و امثال آن است. در اصطلاح، به كسى هم كه مجالس عزاى معصومين را برگزار مىكند يا عهدهدار هزينههاى اينگونه محافل است، «بانى مجلس و روضه» گفته مىشود. بسيارى از علاقهمندان اهلبيت (عليهما السلام) كه تمكّن مالى دارند، بانى ساختن و توسعه يك حرم يا زيارتگاه مىشوند و از اين راه، هم به ثواب مىرسند و هم نام خود را به عنوان خدمتگزار آستان اولياءِ الله ماندگار مىسازند.
بَست
محوّطهاى كه جلوى مساجد و حرمها قرار دارد و معمولاً با زنجير بسته شده و حالت حفاظت شده دارد و پناهگاه به شمار مىرود. در حرمهاى مطّهر، قسمتى از حرم و ايوان يا بخش ورودى به حرم را گويند كه احترام خاصّى دارد و هر كه وارد آن حريم شود، مثل اين است كه به آستان آن معصوم پناه آورده باشد و از تعرّض و تعقيب مصون است.
دهخدا به نقل از «بهار عجم» آورده است:
بر دور مزارات حضرات، به فاصلۀ يك كروه كمابيش از جهت منع در آمدن دوّاب چوببست كنند و بر گنهكارى يا دادخواهى كه در آن بست درآيد، كسى مزاحم حال او نمىتواند شد و خدمۀ مزارات مقدسّات به حمايت دادخواه فراهم آمده، داد او از بيدادگر ستانند. پناهگاه و جايى كه مردم به آن پناه آورده، متحصّن شوند. محوطهاى كه اگر مقصّر در آن وارد شود، حكومت به او دست نمىيابد؛ مثل مساجد و مزارهاى مقدفرهنگ زيارت:5
در اطراف حرم حضرت رضا (ع) بستِ بالا خيابان و بست پايين خيابان كه به بست شيخ بهايى و بست طبرسى معروف است از اين قبيل است.
بستنشينى در حرمهاى مطّهر رواج داشته و علماى شيعه در حرم حضرت عبدالعظيم يا برخى حرمهاى ديگر بست مىنشستند و به حكومت اعتراض مىكردند و روى آوردن به بستِ حرمها، براى مصونيت از تعرّض سلاطين بوده است. «بست نشستن» به معناى پناهنده شدن در مشهد مقدسى يا عتبهاى از اعتاب عاليات يا خانۀ يكى از مجتهدان و علماى بزرگ است.6 به بستنشينى «تحصّن» هم گفته مىشود.