81وضعيت آن صحبت كرديم. شيخ حسين درباره سيره زيارتى علما مىگفت: اخوان مستنبط سبك خاصى براى زيارت داشتند. آن دو زيارت معمول را حفظ بودند و وقتى وارد حرم مىشدند، آهسته قدم مىزدند و بخشهايى از آن را مىخواندند. از شهيد شيخ مرتضى بروجردى نقل مىكرد كه او چهل سال نماز صبح را در حرم اميرمومنان (ع) ترك نكرد. يك ساعت حضور نزد شيخ حسين مغتنم بود و ماندگار. در آخر نيز ايشان كريمانه تعدادى از آثار خود را اهدا كرد.
شخصيتها و بيوت علمى
1. بيوت علمى: نجف به داشتن اسطوانههاى علمىاش شهره است و همواره شخصيتهاى فقهى، اصولى، عرفانى و اخلاقى بسيارى در اين شهر بودند. هنوز نام و نظر هر يك از آنان در صدر محافل علمى و حتى خانههاى شيعيان است. هر چند كه در دوره حكومت بعثيان سعى و تلاش زيادى در محو اين آثار شد و دهها نشانه، با خاك يكسان گرديد و صدها صاحبنشان خاكنشين شدند، اما هنوز هم وقتى به هر محله و كوچهاى كه باقى مانده، سر مىزنى بيت عالمى را مىبينى كه تاريخ گذشته را برايت روايت مىكند.
به عادت هميشه، از خانه امام خمينى (ره) شروع كردم كه در ميان خيابان شارع الرسول قرار داشت و تمام آن ويران شده بود؛ اما گويا در حال نوسازى براساس همان نقشه اصلى هستند. روبهروى آن، مدفن آيتالله سيد عبدالاعلى سبزوارى (1414ق.) است كه اخيرا مدرس بزرگى نيز در كنارش ساختهاند؛ از ويژگى هاى برجسته اين عالم، اصرار بر اقامه روزانه نماز جعفر طيار و حفظ تمام وسايل الشيعه بود.
در همين محله حويش قدم مىزدم كه به خانه آيتالله العظمى سيد عبدالهادى شيرازى (متوفاى1382ق) رسيدم. نقل است كه در بدو ورودش به نجف، هيجده حوزه تدريس اخلاق و عرفان وجود داشت. درب خانه باز بود و پيشتر شنيده بودم كه هميشه اينگونه است و محلى است براى بحثهاى علمى. اين خانه در دورهاى محل تدريس سيد نيز بوده است. وقتى وارد خانه شدم، نوه دخترى اين مرجع از ما استقبال كرد. چند سؤال كردم كه برخى از نكات جواب داده شده از اين قرار است:
معمولا هر شب علماى بزرگ نجف بعد از نماز مغرب و عشاء در صحن مىنشستند و يك بحث علمى داشتند. اين بحث گاه تا ده شب به درازا مىكشيد و آيتالله شيرازى نيز در آن شركت مىكرد.
سيد در ده سال آخر نابينا شده بود و وقتى رفتن به حرم برايش مشكل مىشد، به پشت بام مىرفت و به سمت حرم مىايستاد و سلام مىكرد.
در دوره سيد، رفتن به كربلا به سختى انجام مىشد و ماشينهاى آن زمان، گاه مسير نجف به كربلا را چهار ساعته طى مىكردند؛ از اين رو معمولا علمايى كه به كربلا مىرفتند، چند روزى مىماندند؛ اما سيد ضمن اهتمام به زيارت، زود برمىگشت.
2. آيتالله شيخ بشير نجفى: در حال حاضر در حوزه علميه نجف، در كنار مرجع عالى نجف حضرت آيتالله سيستانى، سه مرجع ديگر با سه مليت متفاوت حضور دارند: آيت الله العظمى سيد محمد سعيد حكيم؛ آيتالله العظمى شيخ اسحاق فياض و آيتالله العظمى شيخ بشير نجفى. ديدار با آيتالله العظمى سيستانى ميسر نشد؛ زيرا در اين موسم، تنها زائران كشورهاى حوزۀ خليج فارس را مىپذيرفتند. وقتى در محله جديده بودم، از منزل آيتالله شيخ بشير نجفى شروع كردم؛ اما طولانى شدن اين ديدار و جمعيت ميليونى زائران در نجف، ديدار دو مرجع بزرگوار ديگر را به سفر بعد موكول ساخت.
منزل ساده اين مرجع، گواه سادهزيستى ايشان بود. تعداد زيادى از شيعيان بحرين آمده بودند و يكبهيك وارد اتاق شده و پس از سلام و دستبوسى مىنشستند و ايشان به تك تك افراد اظهار لطف و دعا مىكرد. برخورد عاطفى او دلنشين و تأثيرگذار بود. پس از عرض سلام و ارادت، گوشهاى از اتاق نشستم. ايشان نيم ساعتى براى جمع سخنرانى كرد كه نيمى از صحبت به مباحث اخلاقى اختصاص داشت و نيم ديگر از حكمت و اهميت زيارت امام حسين (ع) و اينكه: «امام هدف است، نه پل يا وسيله» و «زائر مانند كسى است كه به خود عطر زده است؛ اين عطر مدتها فضا را معطر مى سازد. زائر بايد با عطر زيارت به موطن خود برگردد؛ متحول و مغفور» . سخنرانى اين مرجع به زبان عربى بود، اما لهجه و شور پاكستانى در آن موج مىزد.
با پايان سخنرانى و رفتن ميهمانان، به اشاره ايشان كنارشان نشستم. پس از معرفى و صحبتهاى نخست، پرسشهاى مختلفى مطرح شد كه برخى از نكات در پاسخهاى ايشان بدين قرار است:
ضمن خواندن زيارتهاى متعدد، بايد ارتباط روحى برقرار شود. آقايى بود كه وقتى به حرم اميرمؤمنان (ع) مشرف مىشد، پشت به قبله و روبهروى ضريح مىنشست و چشمهاى خود را مىبست و مدتها در اين حالت بود.
در حكمت زيارتهاى مخصوصه امام حسين (ع) نكاتى نهفته است. به زيارت اربعين توجه كنيد. دقت در اين نكات مىتواند قابل تعميم باشد. در اين زيارت دو نكته نهفته است: اول، زيارت در يك روز خاص، نشان و علامت است و خدا مىخواهد اين نشان، برجسته و مشخص باشد؛ نشانى كه در كنار نمازهاى پنجاه و يكگانه قرار مىگيرد. دوم، در واژه «اربعين» نيز بايد درنگ كرد؛ تكامل در اين «چهل» نهفته است.