50از سال 50 هجرى كه «زياد بن ابيه» از سوى معاويه، بر كوفه حاكم گرديد، از بيم فراوانى شيعيان در اين شهر، با فشار و ارعاب و تهديد، به انتقال نيروى عظيم انسانى از كوفه به شام و خراسان بزرگ و ديگر نقاط اقدام نمود. او تنها در يك مرحله پنجاه هزار نفر را به سوى خراسان كوچ داد. با اين وجود هنوز يكصد و چهل هزار نفر در كوفه ساكن بودهاند.
ساكنين كوفه از نظر خاستگاه نژادى و جغرافيايى به دو دسته كلّى تقسيم مىشدند: جوامع عرب و غير عرب. بخشى از عربهاى كوفه، قبايلى بودند كه با شروع فتوحات اسلامى در ايران و بين النهرين، از شبه جزيره عربستان به قصد شركت در جهاد، به سوى عراق كوچ كردند و بعد از خاتمه نبرد، در كوفه و بصره اقامت گزيدند. اينان كه هسته اوليه سكنه كوفه را بهوجود آوردند، از دو تيره «قحطانى» و «عدنانى» بودند كه به «يمانىها» و «نزارىها» معروف گرديدند. بخش ديگرى از عربها قبايل «بنى تغلب» بودند كه قبل از ظهور اسلام، در نواحى جنوبى عراق سكونت داشتند و بعد از فتوحات اسلامى، در كوفه اسكان داده شدند.
مهمترين گروه غير عرب كوفه «موالى» بودند. آنان با قبايل مختلف عرب پيمان مىبستند و ولايت آنان را مىپذيرفتند. موالى از نژادهاى گوناگون ايرانى، رومى و ترك بودند كه عربها به همه آنها «عجم» مىگفتند. بزرگترين گروه موالى كوفه را ايرانيان با عنوان «حمراء ديلم» بهوجود آوردند. آنان به رهبرى شخصى به نام «ديلم» به رزمندگان اسلام پيوستند و با سپاه سعد وقاص پيمان همكارى بستند. اين افراد برخى حرفهها، فنون و صنايع متداول آن زمان را در كوفه اداره مىكردند. موالى ضمن آنكه انسانهايى زجرديده و محروميت كشيده بودند، از حمايت علويان و شيعيان برخوردار شدند و به همين دليل براى برپايى يك حكومت شيعى آماده هر گونه همكارى بودند؛ اما اشراف كوفه و برخى سران قبايل كه هويت خويش را در پناه بنىاميه بهدست آورده و حفظ كرده بودند، نمىتوانستند تحمل كنند كه موالى اقتدار سياسى و اجتماعى بهدست آورند14.
گرايشهاى فكرى و كلامى در كوفه
مسلمين كوفه شامل شيعيان، خوارج، حاميان بنىاميه و افراد بىتفاوت بودند. در ميان شيعيان، افراد سرشناس و برجستهاى چون «سليمان بن صرد خزاعى» ، «مسيب بن نجبه فزارى» ، «مسلم بن عوسجه اسدى» ، «حبيب بن مظاهر اسدى» و «ابوثمامه صاعدى» ديده مىشدند كه از ياران حضرت على (ع) ، امام حسن (ع) و امام حسين (ع) بودند. اين افراد به خاندان طهارت و نبوت علاقۀ قلبى همراه با معرفت داشتند و چون معاويه به هلاكت رسيد، براى انتقال خلافت به خاندان علوى با حضرت امام حسين (ع) به نامهنگارى پرداختند. شمار زيادى از مردم كوفه را شيعيان عادى تشكيل مىدادند. اين افراد اگرچه نسبت به ائمه هدى (ع) ارادت مىورزيدند، ولى اختناق و فشار سياسى واليان ستمگرى چون «زياد بن ابيه» و فرزندش «عبيدالله» چنان آنان را در هراس و تشويش قرار داده بود كه تا احتمال پيروزى حركتى را با درصد بالا نمىدادند، در آن شركت نمىكردند.
«عمروبن حجاج زبيدى» ، «يزيد بن حرث» ، «عمروبن حريث» ، «عبدالله بن مسلم» ، «عمّاره بن عقبه» ، «عمر سعد» و «مسلم بن عمروباهلى» ، اشراف و افراد سرشناس كوفه بودند كه مىكوشيدند فضاى سياسى و اجتماعى كوفه و نواحى پيرامون را به نفع بنى اميه تغيير دهند. حكومت بيست ساله امويان در كوفه اين شرايط را فراهم ساخت كه اين افراد در جهت اهداف ناپاك خود پيش بروند و حاميان بيشترى بهدست آورند. برخى از اين افراد به عنوان رئيس قبيله قادر بودند با نيرنگهايى كه به كار مىگرفتند، فضاى سياسى كوفه را براى جلوگيرى از خيزشها و قيامهاى شيعيان متشنّج سازند. خوارج كوفه اگرچه در نبرد نهروان سركوب شدند، اما سياستهاى غلط امويان موجب گرديد دوباره قدرت يابند و آشوبهايى را پديد آورند. علاوه بر اينها، اشخاصى در كوفه مىزيستند كه تابع شرايط اجتماعى پيش آمده بودند و چون احتمال پيروزى طيفى را مىدادند، خود را به آن نزديك مىكردند؛ اما به محض مشاهده آثار شكست يا قدرت گرفتن و غلبه طرف مخالف، به سرعت صحنه را خالى مىكردند. اينها كه درصد مهمى از سكنه كوفه را تشكيل مىدادند، صرفاً درصدد بودند لقمه نانى بهدست آورند و اميال خويش را ارضا كنند و در واقع بنده شكم و شهوت بودند15.
درصد كمى از كوفيان، مسيحيان عرب (از بنى تغلب) مسيحيان نجران و نبطى، يهوديان رانده شده از جزيرة العرب در زمان خليفه دوم و مجوسيان ايرانى بودند.
نظام سياسى حاكم كوفه
مهمترين مقام اجرايى كوفه، والى بود كه از سوى حكومت مركزى منصوب مىشد. امير كوفه علاوه بر اداره اين شهر، بر توابع آن نيز نظارت داشت. اين نقاط پيرامونى، شهرهاى مهمى از ايران بود كه توسط لشكر كوفى فتح گرديده و اداره آنها در اختيار والى كوفه بود. عمده خراج اين مناطق نيز در شهر كوفه هزينه مىگشت. قزوين، زنجان، طبرستان، رى، كابل، سيستان و انبار در زمرۀ اين نقاط بودند. عبيدالله زياد با عمر سعد شرط كرد كه اگر در جنگ كربلا و نبرد با امام حسين (ع) حضور يابد، به امارت رى برگزيده خواهد شد16.
والى كوفه اين وظايف را عهدهدار بود: فرماندهى كلّ قوا و سپاهيان براى پيگيرى فتوحات جديد، سركوبى مخالفان، جمعآورى خراج و زكات، عهدهدارى امر قضاوت با تعيين قاضى، مهيا نمودن امور حجّ، اجراى حدود شرعى، امامت جمعه و جماعت.