65حداقل قانع بود. در خريد پارچه و لباس براى خود به جنس ارزان قيمت و معمولى بسنده مىكرد. هرگز لباس فاخر و گران قيمت نمىپوشيد. در عين حال، لباس تميز و مرتب برتن داشت. در رفت و آمدهاى بين شهرى كه طولانى بود، هميشه از درشكۀ كرايهاى استفاده مىكرد و بر آن تأكيد داشت. به ماشين سوار نمىشد مگر در مواردى كه ضرورت پيش مىآمد. همۀ اينها فقط به خاطر اين بود كه سهم امام كمتر مصرف شود. 1
در تهيۀ مواد غذايى و خوراك، به حداقل بسنده مىكرد. از مرحوم حاج آقا مصطفى نقل است كه حتى اخيراً حضرت امام گوشت مصرف نمىكرد، ماه رمضان را با نان و پنير، ماست، گردو و از اين قبيل غذاهاى سبك مىگذراند؛ به طورى در اين اواخر امام در نجف كلى وزن كم كرده بود. گويا يك نوع برنامۀ رياضت برگزيده بود. 2
در گرماى 50 درجه بالاى صفر نجف، اعضاى دفتر، هرچه تلاش مىكردند تا يك كولر براى اتاق حضرت امام نصب كنند ولى ايشان اجازه ندادند، فقط براى خاطر ميهمانان يك كولر دستى در حياط گذاشته بودند. شبها بعد از نماز وقتى مراجعين مىآمدند از آن استفاده بكنند و در اذيت نباشند اين هم اصلاً كولرنبود، به پنكۀ دستى مىماند. 3
خروج امام از عراق
پس از شهادت حاج آقا مصطفى در اول آبان 1356 كه مبارزات حضرت امام شدت گرفت و ايشان اعلاميهها، مصاحبهها و سخنرانىهاى تندى را بر ضد رژيم شاه آغاز كرد، اين رژيم بر مبناى قرار داد الجزاير به عراقىها فشار آورد تا مانع از فعاليتهاى امام شود. بهدنبال آن، روز به روز بر محدوديتهاى امام و يارانش در نجف افزوده شد. عراقىها به امام پيام فرستادند تا از فعاليتهاى علنى برضدّ شاه خوددارى كند. امام در جواب فرمود:
«من نمىتوانم در مقابل جنايتهاى شاه ساكت باشم و مردم ستمديدۀ ايران را فراموش