66كنم» . 1
در مرحلۀ بعد، سعدون شاكر رييس كل سازمان اطلاعات و امنيت عراق، به همراه استاندار و رييس سازمان امنيت و رييس اوقاف نجف به خدمت امام آمدند و اين بار به طور حضورى، تعهدات خود در قبال دولت ايران را دوباره مورد تأكيد قرار دادند. حضرت امام در جواب فرمود:
«اگر شما در مقابل دولت ايران متعهد هستيد، من هم دربرابر ملت ايران مسؤول هستم و برخود لازم مىدانم به وظيفهام عمل كنم. بنابراين، من از عراق خارج مىشوم.»
بعد اشاره كرد به زيلويى كه زيرشان بود و فرمود:
«هر كجا بروم زيلويم را پهن مىكنم و كارم را انجام مىدهم. من به تكليف خود عمل مىكنم و براى يك لحظه هم سكوت در برابر جنايت شاه را جايز نمىدانم. . .»
آنها پرسيدند: كجا تشريف مىبريد؟ امام فرمود: هركجا كه مستعمرۀ شاه ايران نباشد و مأموران او، آنجا نفوذ نداشته باشند. 2
دو روز بعد، محاصرۀ منزل امام شديدتر و كاملتر شد. هركس به آنجا رفت و آمد مىكرد فورى دستگير مىشد. امام اين وضع را قابل تحمل ندانست و تصميم گرفت از عراق خارج شود. دوازدهم مهر 1357 حضرت امام نجف را به سوى مرز عراق - كويت ترك كرد تا از آنجا به يكى از كشورهاى اسلامى هجرت كند.
اما مسؤولان كويت وقتى امام را شناختند، از ورود او به كشورشان جلوگيرى كردند. بناچار امام شب را در بصره ماند، فردا به بغداد آمد و پس از يك شب توقف در بغداد، روز جمعه 14/7/1388 ساعت 6 بعد ازظهر از فرودگاه بغداد با دو ساعت تأخير به سوى پاريس پرواز كرد. 3او در فرودگاه پاريس طى مصاحبهاى در جواب سؤال خبرنگارى كه پرسيد: اگر در اينجا هم از فعاليتهاى شما جلوگيرى كنند، چكار خواهيد كرد؟ فرمود:
«آن وقت فرودگاه به فرودگاه پرواز خواهم كرد و اگر لازم باشد در اقيانوسها از اين كشتى به آن كشتى سوار شده و سفر خواهم نمود و بدين وسيله پيام دادخواهى ملت