64منزل ديگرى هم در كوفه، نزديك شط فرات كه نسبت به نجف از آب و هواى خوبى برخوردار بود، براى معظم له اجاره بكنند ولى هرگز موفق نشدند. وقتى آنها اصرار كردند، ايشان فرمودند: «آيا من مىتوانم به كوفه بروم و دنبال رفاه حال خود باشم در حالى كه بسيارى از مردم ايران در سياه چالها زندگى مىكنند؟ !» 1
منزل امام در نجف، كوچك، قديمى و فرسوده بود؛ به گونهاى كه آشپزخانهاش قابل استفاده نبود، ديوارهاى اتاقش نياز به تعمير داشت. يك بار مرحوم آقاى اشراقى (داماد امام) پيشنهاد كرد كه ديوارهاى آن رنگ بشود، امام فرمودند: نمىتوانم از بيت المال بدهم. آقاى اشراقى گفت: اگر اجازه بدهيد از پول خودم خرج كنم. وقتى امام به سفر كربلا رفت. او اين كار را انجام داد و با اين كه يك رنگ آميزى ساده بود ولى چون امام برگشت و اوضاع را ديد، فرمود: من گفته بودم رنگ كنيد اما نه اينطور!» 2
اتاق بيرونى امام كه مخصوص مراجعه كنندگان بود، فقط يك فرش داشت و نصف اتاق را پوشانده بود. آقاى قرهى از اعضاى دفتر به امام پيشنهاد مىكند اگر اجازه بدهيد يك فرش ديگر براى اين منظور خريدارى شود. امام در جواب مىفرمايد: آن طرف در اندرون هست از آنجا بياوريد. آقاى قرهى چون مىدانست در اندرون فرشى وجود ندارد و همهاش زيلو است به امام مىگويد: آقا آنجا زيلو است و با اين جور در نمىآيد. امام در جواب فرموده بود: «مگر اينجا منزل صدر اعظم است!» آقاى قرهى در پاسخ مىگويد: آقا اينجا بالاتر از منزل صدر اعظم است بلكه منزل امام زمان است، ولى حضرت امام زيربار اين درخواست نمىرود و مىفرمايد: «امام زمان خودش هم معلوم نيست در منزلش چى داشته باشد.» 3
استفادۀ اندك از امكانات
حضرت امام در نجف در حد يك طلبۀ معمولى زندگى مىكرد. در خريد مايحتاج زندگى به