167تشرف به زيارت جدّش، اينجا نماز خوانده است. دو سالن جداگانه براى آقايان و خانمها تا مخلوط نشوند. نمازى خواندم و دعايى و به تماشاى اطراف پرداختم. اتوبوسهاى زيادى بود، ولى نه مربوط به زوّار ايرانى، بلكه بيشتر زائران عرب زبان از سوريه و لبنان بودند.
كنار آنجا رودخانهاى بود و آب داشت و بچهها در آن شنا مىكردند. پرسيدم، گفتند اين همان نهر علقمه است كه از فرات منشعب مىشود. در بازگشت به سمت حرم، از كوچه پس كوچههاى آنجا مىگذشتم، منطقهاى محروم نشين با بافت قديم و فرسوده در يكى از گذرگاهها چشمم به ديوار ساختمانى افتاد كه روى تابلويى نوشته بود: «هنا وقف الامام الحسين مَعَ عمر بن سعد يوم عاشورا» كه اشاره به محلّ ملاقات و گفتگوى امام حسين (ع) با عمر سعد در روز عاشورا داشت و هفت - هشت بيت شعر عربى زير آن بود كه مضمونش اشاره به همين ملاقات و حرفهاى امام به عمر سعد و خواستن از او كه دست به خون وى نيالايد وامتناع عمر سعد از پذيرش حرف امام. البته من در تاريخ خوانده بودم كه اين ملاقات، قبل از عاشورا و درگيرى و به اميد پيشگيرى از جنگ و به پيشنهاد امام انجام يافته بود. شايد كمتر كسى از زوّار، گذارش به اينجا بيفتد. و شايد از اين گونه آثار و نشانهها در جاهاى ديگر بازهم باشد كه بىخبريم و انسان تصادفاً از وجود آنها آگاه مىشود راه را ادامه دادم تا به حرم رسيدم.
شب جمعۀ كربلا
شلوغى شب جمعه در كربلا استثنا نيست. در همۀ حرمها و اماكن زيارتى ايران و عراق چنين است. ولى در كربلا شور و حال ديگرى است! غروب بود كه از محلّ مقام صاحب الزمان به حرم رسيدم. نماز و زيارت، سپس زيارت حضرت ابوالفضل (ع) و بازگشت به خانه.
فاصلۀ حرم امام و علمدارش پر از جمعيت بود. داخل دو حرم نيز شلوغ. به سختى دست به ضريح مىرسيد. چهرهها نشان مىداد كه از جاهاى مختلف عراق آمدهاند و زائران بومىاند. اين ازدحام، شب جمع و صبح جمعه و روز جمعه هم ادامه داشت. پس از مغرب ديگر خلوتى حرم و عادى بودن وضع محسوس بود.
مجلس جشن در حرم