166
خيمگاه و تلّ زينبيه
برنامۀ روز بعد، ديدار از خيمگاه و تلّ زينبيه بود كه نسبتاً به حرم سيدالشهدا نزديك است. رفتن با ماشين بود و برگشت پياده. در محل خيمه پيش از ورود به آنجا، همه را جمع كرديم. توضيحى در تاريخچۀ اين مكان و وضع جغرافيايى منطقه و چگونگى اردو زدن امام حسين (ع) در آغاز ورود به سرزمين كربلا و چينشخيمههاى امام و اصحاب و فاصلۀ خيمگاه تا ميدان نبرد و قضايايى كه به اين مكان و اين فاصله مربوط مىشود بيان كردم. وارد بناى خيمگاه شديم و در محلّى كه به «محراب امام حسين» معروف بود وارد شديم. همه نشستند. نوحه خوانى آغاز شد. مدّاح كاروان مرثيه خواند و كاروانيان سير گريه كردند.
در كنار آن بنا، چاهى بود به نام «بئرالعباس» گويا همان چاهى كه به دستور امام در روزهاى بىآبى و غلبۀ عطش پشت خيمهها حفر كردند و خبر آن به سپاه عمر سعد رسيد. زير همين ساختمان، خالى بود و در محوطهاى مثل سرداب، آب بود و شايد وصل به همان چاه، آبش راكد و بدبو به نظر مىرسيد و بعضى مىكوشيدند به نحوى يك ليوان از آن آب براى تبرّك بردارند، پشت اين محراب، اتاق و محرابى بود كه بر آن نوشته بود: محراب امام سجّاد و خيمۀ آن حضرت، كه خيلى كوچك بود. در گوشۀ محوطۀ پشت خيمگاه نيز، اتاق بزرگ و آراسته و داراى آينه و شمعدان بود كه «خيمۀ قاسم» نام داشت.
از آنجا بيرون آمديم و با عبور از يك خيابان و راه ميان بُر، به محلّ تلّ زينبيه رسيديم ساختمانى كاشيكارى شده به اندازۀ يك مسجد كوچك كه چند پلّه از سطح خيابان بالاتر و مُشرف به حرم بود، محلّى كه حضرت زينب روز عاشورا مكرّر به آن بلندى مىآمد و اوضاع ميدان و وضع برادرش امام حسين را مشاهده و پيگيرى مىكرد. زائران آنجا هم به ياد اين قهرمان صبر و الگوى عفاف، نماز و دعا خواندند واداى نذر و نياز نموده، متفرق شدند. هركس به سويى، تا پس از نماز ظهر و عصر در هتل باشند.
خارج از برنامه
جاهايى كه كاروان مىبايست برود، از قبل مشخص بود و با راهنمايى همراهان عراقى به آنجاها مىرفتيم، ولى من به اين حدّ قانع نبودم. شنيده بودم محلّى به نام «مقام صاحب الزمان» است. عصر كه افراد براى زيارت به حرم مىرفتند، چون حركت جمعى الزامى نبود، من جدا شدم و پرسان پرسان به آنجا رفتم، در منطقۀ غرب حرم ابوالفضل (ع) ساختمان مفصّلى بود كه مىگفتند امام زمان هنگام