12بريدن سرهاى شهدا و حمل سرها در مقابل چشم خانوادههاىشان از محلّى به محلّ ديگر؛ 1 دواندن اسب بر پيكرهاى شهدا؛ 2 و...
اما امام حسين (عليه السلام) با تحمل همه اين مصيبتها، برخوردى اخلاقى و انسانى داشت؛ آن هم در عالىترين درجه آن. برخى از جلوههاى اين رفتار امام از اين قرار است:
1. شفّافسازى اهداف قيام و مسامحه نداشتن در اين زمينه
معمولاًرهبران قيام براى جذب حداكثرى، سعى مىكنند آينده قيام را بسيار مثبت و اميدآفرين جلوه دهند و دست به تبليغات دروغ و فريب مردم مىزنند. اهداف حقيقى و نيت درونى خود را پنهان كرده و اهدافى رؤيايى و آرمانى پيش چشم مردم مىگذارند و مردم را در جريان مشكلات و خطرات پيش رو قرار نمىدهند تا مردم از اطرافشان پراكنده نشوند؛ امّا امام حسين (عليه السلام) چنين نكرد و كسى را نفريفت؛ بلكه از همان ابتدا هدف نهضت را اعلام نمود و مسير را براى همگان روشن ساخت و فرمود كه سرانجام كار، شهادت و كشته شدن در راه خداست. آن زمان كه تصميم به خروج از مكّه گرفت، به تبيين اهداف و مسير قيام پرداخت و در منازل و زمانهاى مختلف تا شب عاشورا و روز عاشورا 3 و حتّى با نوشتن نامه، اهداف قيام را تبيين مىفرمود. 4
2. ترحّم و لطف به دشمن
معمولاً در فضاى جنگ، طرفينِ نبرد تلاش مىكنند تا به هر وسيله، به يكديگر ضربه وارد كنند و موجبات ضعف و سُستى يكديگر را فراهم آورند و چنين فضايى با امورى چون: رحمت و عطوفت و مهربانى، آن هم به دشمن بيگانه است و ظاهراً تا مىتوان، بايد بر بىرَحمى و خشونت افزود و از شفقت و دلسوزى كاست. امام امام حسين(عليه السلام) خلاف اين تصوّر را به همه نشان داد و با كسى كه سدّ راهش شده و قصد جانش را كرده بود، باب گفتوگو و نصيحت را باز نمود. نقل است در مسير حركت به سوى كوفه، به بركهاى رسيده و توقف كردند. حضرت دستور دادند تا آب بنوشند و به اسبها آب بدهند و هر چه ظرف دارند، پُر كنند. گويا حضرت آينده را پيشبينى مىكرد.
در ادامه مسير با «حرّ بن يزيد رياحى» روبهرو شد كه در رأس هزار اسبسوار بود و