182اين آيه از زبان كفار است؛ يعنى «اى واى بر ما! چه كسى ما را از خوابگاهمان برانگيخته است؟
بنابراين، واژۀ راقد، مناسبتر از دفن است؛ زيرا دفن در لغت به معناى پنهان كردن و از جلوى چشم دور كردن است و «داء دفين» نيز به نوعى بيمارى گفته مىشود كه در بدن مخفى شده باشد.
تدافن نيز به معناى پنهان كارى افراد از يكديگرست. 1در روايتى آمده است:
«لو تكاشفتم ما تدافنتم فاتقوا الله»
2
؛ اگر آن چه را كه پنهان مىكرديد، براى يكديگر بيان مىكرديد، پس از خدا بترسيد و تقوا داشته باشيد [از خدا بخواهيد رسوايتان نسازد].
بر خلاف لفظ مرقد كه لطافت معنايى خاصى دارد، گويا لفظ مدفن بر روح و جان انسان سنگينى مىكند و به همين دليل است كه براى امور منفى، مثل بيمارىها يا صفات رذيله و يا براى بيان محل قبر دشمنان دين به كار مىرود؛ چون در اصطلاح مرقد، يك نوع احترام و بزرگداشت نفهته است.
به خلاف مدفن، كلمۀ دفن و هم خانوادههايش، توسط كفار و دشمنان دين و ديندارى نسبت به اولياى دين و مومنين به كار گرفته مىشوند.
ب. حائر حسينى؛
3
حائر در لغت، زمينى را گويند كه آب باران در آن جمع شده است و به دور خويش مىچرخد و از آن خارج نمى شود. 4حيران شدن آب و گردش به دور خودش، باعث نام گذارى به «حائر» شده است و در گويش محلّى به شكل «حير» هم تلفظ مىشود.
«حائر» در عرف شيعه، تنها و تنها نام مرقد امام حسين (ع) است. ياقوت حموى مىنويسد:
حائر، قبر حسين بن على است 5و به همين دليل است كه «حائر» واژۀ مفردى است كه جمع ندارد.
زبيدى مىنويسد:
حائر، نام مكانى است در عراق كه مشهد امام مظلوم شهيد حسين بن على بن ابيطالب (عليهم السلام) است. 6
گاهى به تمام كربلا نيز حائر گفته مىشود و در شهرهاى ديگرى مانند بصره، سامراء و يمامه 7نيز مناطقى به نام حائر وجود دارد؛ اما فقط مشهد حسينى به اين نام شهره شد و تنها منسوبين به اين شهر مقدس را «حائرى» مىگويند.