77و دشمنان سوگند خورده حضرت كه ممكن بود به مرقد ايشان بيحرمتى كنند، قبر مطهر آن بزرگوار پنهان بوده و غير از حضرات معصومين كسى از آن آگاه نبود، تا اينكه در اواسط سده دوم هجرى امام صادق (عليه السلام) مرقد آن حضرت را براى برخى از پيروان اهلبيت عصمت و طهارت آشكار كرد. صفوان بن مهران از اولين كسانى بود كه اين سعادت نصيب او شد و حضرت صادق (عليه السلام) جاى قبر مطهر و برخى از مستحبات زيارت اميرالمؤمنين (عليه السلام) را به او ياد داد.
صفوان اين رخداد تاريخى را كه به آشكار شدن مرقد حضرت امير (عليه السلام) و سپس ساخت صحن و سرا و حرم آن امام انجاميد را در چند روايت بازگو كرده كه برخى از آنها از اين قرار است:
1. من در خدمت امام صادق (عليه السلام) بودم كه نزديك كوفه، به سرزمين قادسيه رسيديم و به سرزمين نجف نزديك شديم؛ فرمود: شتران را به آن سمت (قبر حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام)) حركت ده. من هم حركت كردم تا به سرزمين غرى (نجف اشرف) رسيديم. امام در آنجا توقف كرد و زيارتنامهاى خواند كه در آن بر حضرت آدم و نوح و موسى و عيسى و حضرت سيدالمرسلين محمد (صلى الله عليه و آله) سلام داد و سپس خود را بر روى قبر مطهر انداخت و بر جدّش سلام كرد و گريه و ناله حضرت بلند شد. سپس چند ركعت نماز خواند و من هم خواندم. سپس عرض كردم: اى پسر پيامبر! اين قبر كيست؟ فرمود: قبر جدّم على بن ابيطالب است.
2. من در زمانى كه منصور دوانيقى حضرت را به حيره طلبيده بود، همراه جعفر بن محمد (عليه السلام) قصد كوفه داشتم. پس به نقطهاى رسيديم كه فرمود: اى صفوان! شتر را در اينجا بخوابان. آنگاه فرمود: اين قبر جدم اميرالمؤمنين است. من هم دستور حضرت را انجام دادم و شتر را در كنارى نگه داشتم و حضرت پياده شد.