187تشيع نجف در فاصله 1914-1900 و در بخش سوم علماى نجف از 1920-1914 و در بخش پايانى، از بزرگان تشيع در فاصله زمانى 1958-1921 ياد مىكند. برخى احوالات سيد محمد فشاركى، محدث نورى، شيخ محمود ذهب، سيد سعيد حبوبى، محمدعلى چهاردهى، محمدعلى شاهعبدالعظيمى، علامه بلاغى، اسدالله زنجانى، سيد حسن صدر، محمدرضا اصفهانى، محمد حرزالدين، سيد حسين قمى، شيخ جعفر نقدى، سيد محسن امين عاملى، سيد جمال گلپايگانى و عدهاى ديگر را در اين جلد مىتوان خواند.
در جلد دهم مؤلف به مشاهير نجف اشرف در فاصله زمانى سال 1958 تا 2000 ميلادى مىپردازد و استدراك مختصرى هم در اين مجلد وجود دارد كه 22 شخصيت را معرفى نموده كه شرح حال آنها نيامده بود. محمدعلى اردوبادى، محمدرضا مظفر، هبهالدين شهرستانى، آقابزرگ تهرانى، عبدالرزاق مقرم، سيدجمال گلپايگانى، سيد حسن خرسان، مرتضى فيروزآبادى، جعفر بحرالعلوم، سيد يوسف حكيم، عبدالحسين مظفر، شيخ محمدمهدى شمسالدين و سيد محمدتقى حكيم برخى از افراد معرفى شده در اين مجلد هستند.
جلد يازده تا بيست
مؤلف المفصل در جلد يازدهم موسوعه خود، از ارتباطات حوزه نجف اشرف با حوزههاى علميه ديگر مناطق عراق (بغداد، كربلا، كاظمين، سماوه، كوت، حله، ديوانيه، موصل و. . .) سخن گفته و خاندانهاى علمى مناطق عراق، چون فرطوسى، حولاوى، جمالالدين، مظفر، حلو، سودانى، طريحى، صافى، محفوظ، كاظمى و برخى بزرگان آنان را ياد كرده است. البته ناگفته نماند كه اين ارتباطات در اين مجلد به ارتباطات دوران معاصر حوزهها مربوط است و به ارتباطهاى سدههاى گذشته نمىپردازد.
جلد دوازدهم به گونهاى ادامه جلد يازدهم است و به ارتباطات حوزه علميه نجف با حوزه ديگر سرزمينهاى عربى اسلامى چون مصر، شام، شرق عربستان و بحرين پرداخته است. نويسنده در نيمه دوم اين جلد به واكنش حوزه نجف به تحولات و حوادث جهان اسلام، از جمله تأييد مشروطه عثمانى، پشتيبانى از مشروطه ايران، دفاع از حركتهاى ضد استعمارى و حمايت از ايران، تونس، فلسطين، ليبى، مصر و الجزاير و. . . پرداخته است.