148
پيرامون آن به دست رؤساى قبايل «يرماز» افتاد كه از سوءتدبير و مديريتشان، عالم و عامى در رنج و اضطراب بودند. در اواخر 1841م، نجيبپاشا اين منطقه را به پذيرش پادگان نيروهاى تركيه و استقرار آن ملزم نمود؛ اما نپذيرفتند و همين، كار را به دخالت نظامى كشاند. مردم منطقه نيروهاى تركى را با تمام قوا عقب راندند. نيروهاى مهاجم با استفاده از راههاى نفوذ در باغهاى اطراف، خود را به شهر رساندند و اعمال شنيع بسيار مرتكب شدند. اين واقعه، ايرانىها و ديپلماتهاى مقيم استانبول را به اعتراض واداشت.
1
نشانههاى تجدد
در اينباره، آنچه در منابع غربى آمده، مربوط به وضعيت كربلا در نيمۀ دوم قرن نوزدهم است كه به واسطۀ خطوط تلگراف، با دنياى پيرامون خود مرتبط بود. در سال 1857م دولت عثمانى در دورۀ ولايت سردار اكرم عمرپاشا بر بغداد، با دولت انگليس به توافق مىرسد كه شبكۀ خاص خطوط تلگراف را در عراق راهاندازى كند. بدين صورت كه كار از مهندسين انگليسى باشد و سرمايه از دولت عثمانى. اين كار، پس از چهارسال به انجام مىرسد و پس از ساليانى كوتاه، خطوط تلگراف، بين بغداد و فاو در جنوب، و بغداد و خانقين در شمال شرقى، كشور عراق را به ايران متصل مىسازد. نيز خط تلگرافى فاو، در گذر از فرات، يك خط فرعى را به كربلا و نجف مرتبط مىساخت. 2
مشاهدات «پِدرو تكسيرا» در كربلا
«پِدرو تكسيرا» جهانگرد پرتغالى، در سير و سفر خود در كشورهاى مختلف، بهويژه مناطق تحت سلطۀ پرتغال، موفق مىشود در سال 1601م به شهر مقدس كربلا وارد شده و از آن ديدن كند. وى نخست از راه بصره، به نجف مىرسد و سپس خود را به كربلا مىرساند. وى درباره جمعيت شهر نجف مىگويد:
ساكنان شهر نجف، تركهايى هستند كه اميرناصر مهناى عربى، حاكم شهر بر آنها سخت نمىگيرد و جز اندكى، بقيه خراج و مالياتها را به آنها مىبخشد.
قافلهاى كه اين جهانگرد را با خود همراه دارد، در روز جمعه برابر با 24 ايلول 1601 وارد كربلا مىشود و كاروانيان در كاروانسرايى كه مخصوص زائران است، ساكن مىشوند.