404منزله تجديد پيمان و زنده نگه داشتن ياد اين بزرگواران است. ثواب چنين كارى را فقط خدا مىداند و كمتر عبادتى است كه اينقدر فضيلت و ثواب داشته و موجب نزديكى به خداوند شود. زيارت مؤمن، به سبب ايمانش و بدون در نظر گرفتن شؤون ديگر مثل شهيد، عالم، امام و نبى، ثواب بسيار دارد. پس اين ارزش نسبت به مؤمنانى كه عصمت دارند، چگونه مىتواند باشد؟ ! كسانى كه خداوند اراده فرموده تا آنان را پاك گرداند و حجّت و امام بر همه خلق قرار داده و به يمن وجود مباركشان آسمان و زمين آفريده شده است. 1
مىگويند شاگردان ارسطو (معلّم اوّل) كه هم موحّد بود و هم حكيم، پس از مرگش هرگاه كه مشكلى علمى پيدا مىكردند، نزد قبر او آمده و درباره آن مسئله مباحثه مىكردند و آن مشكل و گره علمى باز مىشد. 2
شافعى مىگويد: «قبر [امام] موسى كاظم مكانى مجرّب براى اجابت دعاست» . 3
امام محمد غزالى مىنويسد: «كسى كه در زمان حياتش از او استمداد بشود، بعد از فوتش هم مىتوان از او امداد خواست» . 4
روايت پنجم
از زيد شحّام نقل شده كه امام صادق (ع) فرمود: «كسى كه حسين را در عاشورا زيارت كند، مثل اين است كه خدا را در بالاى عرش زيارت كرده است» . 5
زيارت خدا در عرش، به معناى ديدن ذات پروردگار نيست و معانى ديگرى دارد؛ از جمله:
1. به اين معناست كه در عرش به عبادت خدا مشغول است.
2. يا به اين معناست كه در عرش با انبياء و اولياء و اوصياء ديدار داشته؛ چون زيارت اينان همانند زيارت خداست.
3. يا به اين معناست كه به اين درجه از تقرّب پروردگار رسيده است. 6
4. شيخ صدوق در امالى مىنويسد:
تعبير «كانَ كَمَن زارَ اللهَ» تشبيه نيست؛ چون ملائكه مىتوانند به عرش رفته و اطراف آن بچرخند و تعبير زيارت خدا در عرش، تعبير حقيقى و درستى است؛ همانطور كه مردم مىگويند: به زيارت خانه خدا مىرويم. 7