210
كربلا منتظر ماست
جاده و اسب مهيّاست، بيا تا برويم
كربلا منتظر ماست، بيا تا برويم
ايستاده است به تفسير قيامت، زينب
آن سوى واقعه پيداست، بيا تا برويم
خاك در خون خدا مى شكفد، مىبالد
آسمان غرق تماشاست، بيا تا برويم
تيغ در معركه مىافتد و برمىخيزد
رقص شمشير چه زيباست، بيا تا برويم
از سراشيبى ترديد اگر برگرديم
عرش، زير قدم ماست، بيا تا برويم
زره از موج بپوشيم و ردا از طوفان
راه ما از دل درياست، بيا تا برويم
كاش، اى كاش كه دنياى عطش مىفهميد
آب، مهريّۀ زهراست، بيا تا برويم
چيزى از راه نمانده است، چرا برگرديم؟
آخر راه همين جاست، بيا تا برويم
فرصتى باشد اگر باز در اين آمد و رفت
تا همين امشب و فرداست، بيا تا برويم
ابوالقاسم حسينجانى