106بخش نامهها و فرستادگان گفتيم كه امام نامه به اشراف كوفه را در ميانه راه نوشت و ارسال كرد. 1
در «لهوف» و «بحارالانوار» و ديگر منابع چنين نقل شده است: امام (عليه السلام) رو به اصحابش كرد و فرمود: «مردمان، برده دنيايند. . .» تمام اين سخن در حوادث روز عاشورا خواهد آمد. نظر اكثر مورخان نيز چنين است. مورخان گويند: در روز ورودش به كربلا، نامهاى به محمد حنفيه نوشت.
توضيح برخى واژگان
«مالك بن بشير» در نسخهاى كه نزد ماست، به همين نام ضبط شده؛ اما در كتاب «قّمقامٌ زَخّار» به صورت «نسير» آمده است. 2سيد محسن امين، در «لواعج الاشجان» گويد: «شايد درست، مالك بن النسر باشد؛ همو كه با شمشير بر فرق ابىعبدالله (عليه السلام) زد و كلاه خز ايشان را به غارت برد.» 3ظاهرا، سيد امين او را با ديگرى اشتباه گرفته است و اين، بعيد نيست.
اما آنجا كه گفت: «جَعْجِعْ» ، جعجعه به معناى حبس و بازداشتن است. در «مجمع» آمده: عبيدالله بن زياد به عمر بن سعد نوشت «جَعجِع بالحسين» . اصمعى گويد: يعنى او را بازداشت كن. از ابن اعرابى نقل شده است كه يعنى بر او سخت بگير و در تنگنايش قرار بده؛ كه از جعجعه به معناى تنگنا و حصر گرفته شده است.
«العرارى» : يعنى برهنه و تهى و عارى از هر چيز. اين سخن، در «قاموس اللغه» آمده است.
«فى غير حصن» : به جاى اين جمله، در بعضى نسخهها «فى غير خَفْرٍ» ضبط شده است؛ يعنى بىهيچ پناه و نگهبانى.
«نِينَوى» : حموى گويد: منطقهاى در اطراف كوفه وجود دارد كه به آن نينوى مىگويند. 4از روايات تاريخى استفاده مىشود كه در اطراف كوفه نيز آبادىاى به نام نينوى وجود داشته است. گواه اين امر، سخن امام (عليه السلام) است كه فرمود: «بگذار در اين قريه فرود آييم.» طبرى و سيد بن طاووس و مجلسى در توضيح سخن امام گفتهاند كه منظور از «قريه» ، نينوى بوده است. از اين موارد فراوان يافت مىشود كه يك لفظ، نام چند منطقه و مكان باشد، همچون كربلا، طف و. . . .