21عين حال، بنىعباس را كه از نسل «عباس بن عبدالمطلب» بودند، پسرعموى پيامبر به شمار مىآوردند و بسيار اين خويشاوندى را تبليغ و از آن سوء استفاده مىكردند. خلفاى عباسى مدعى بودند كه ملاك در فرزندى، جدّ پدرى است، نه جدّ مادرى؛ بنابراين كسانى كه از نسل دختر پيامبر، فاطمه زهرا3 هستند، فرزندان رسول خدا نيستند!
امام كاظم (ع) در برابر اين ترفند و فريبكارى ايستاد. روزى هارونالرشيد امام را احضار كرد و در حضور جمعى از كارگزاران، در اين مورد از حضرت توضيح خواست. امام با استناد به آيه 84 سوره انعام كه خداوند حضرت عيسى (ع) را از طريق مريم (س) فرزند ابراهيم مىخواند، خود را از طريق فاطمه (س) فرزند پيامبر خواند. 1
در نقل ديگرى آمده است كه روزى هارون وارد مدينه شد و به زيارت حرم پيامبر (ص) رفت و در حالى كه مردم بسيارى در اطرافش بودند، رو به قبر شريف كرد و گفت: «السلام عليك يابن عم!» و منظورش اين بود كه به مردم تلقين كند او به سبب خويشاوندى با پيامبر، بر آنها حق حاكميت دارد. در اين هنگام امام كاظم (ع) از ميان جمعيت برخاست و خطاب به رسول خدا (ص) عرض كرد: «السلام عليك يا رسول الله. . . السلام عليك يا ابتاه. . .» . در اينجا رنگ چهره هارون برافروخته و وى خشمگين شد. 2
روزى ديگر كه هارون باز امام موسى كاظم (ع) را به دارالاماره احضار كرده بود، با تكبر و غرور از حضرت