56او به تو سپردم، حفظ كن و خيرخواه خود باش و ببين خدا را در زندگى تو چه پايگاهى است، و پيمان (و بازخواست از) تو نزد او هنگام بازگشت همچنين است. بنگر، اگر دنيا در ديده تو [جز] اين باشد كه برايت توصيف كردم، از آن روى به جانب سرايى بگردان كه (توجّه) امروزه (بدان) موجب كسب خرسندى (خدا) ست. پس چهبسا حريصى به كارى از كارهاى دنيا دست يابد و چون بدان رسد (همان كار) گردنگير و موجب بدبختى او شود، و چهبسا كسى كه در انجام كارى از كارهاى آخرت اكراه دارد، (ولى) بدان برسد و به همان سبب نيكبخت گردد. 1
سرسپردگى محض، رازدارى و صاحب سرّ بودن امام، هدايت، تعليم و شاگردپرورى، تأليف، حفظ و انتشار احاديث بسيار، روشنگرى و پاسخ به سؤالات و شبهات، از شاخصههاى مهم حيات جابر بن يزيد جعفى است. اين يار گرانقدر و دانشمند بزرگ در سال 128 هجرى در كوفه درگذشت. 2
ميراث علمى
جابر از محدثين بزرگ كوفه به شمار مىرفت. 3يعقوبى نام جابر بن يزيد جعفى را در زمر فقهاى برجست اواخر دور اموى و اوايل دور عباسى آورده است. 4وى محدثى پركار بود كه روايات بسيارى را در سينه داشت. همگان بر گستره آگاهى او به حديث و همچنين دانش فراوان او به دين اذعان دارند؛ 5به گونهاى كه برخى از محدثين مدعىاند اگر جابر نبود، كوفه از حديث تهى مىشد. 6جابر از امام باقر (ع) حدود 70 هزار حديث شنيده كه نزديك به 50 هزار از آن را براى كسى بازگو نكرده است. 7چيرگى و تسلط وسيع جابر بر احاديث امام نشانه نزديكى، اطمينان، رازدارى و امانتدارى اوست و اين سخن از امام نقل شده است: «اگر رازنگهداران مورد اطمينانى مىديديم (از علم خود به آنها) مىگفتيم» . 8
گرچه در ميان آثار روايى و رجالى غير شيعه، كسانى او را توثيق كردهاند 9و روايت او در برخى از آثار حديثى اهل سنت به چشم مىخورد، 10اما متأسفانه بسيارى با اذعان بر شكوه علمى جابر، بر او تاختهاند 11و احاديثش را رد كرده، 12تضعيفش نمودهاند 13و حتى ابوحنيفه از جابر با عنوان كذاب ياد كرده است! 14علت اين هجوم، بيان برخى از اعتقادات خاص شيعه، مثل رجعت از سوى جابر بود. 15كمالالدين دميرى او را شيعى مىداند كه به رجعت باور دارد؛