192جلد 19 المفصل مختص كتابخانههاى عمومى و خصوصى نجف و امور انتشارات و چاپخانههاى اين شهر مقدس مىباشد. بخش كتابخانهها در سه قسمت عمومى، خصوصى و تجارى آورده شده و كتابخانههاى حرم مطهر، آقابزرگ تهرانى، علامه امينى، كاشف الغطاء، حسينيه شوشترىها، شيخ محمد سماوى و. . . به همراه كتابها و نسخههاى نفيس آنها در اين بخش معرفى شده و از كتابخانههاى خصوصى بسيارى كه اغلب آنها از بين رفتهاند نيز نام برده شده و از انتشاراتىهاى مهم نجف هم ياد شده است. بر اهل فن پوشيده نيست كه در كنار قم، تهران و بيروت، بايد از نجف به عنوان يكى از اصلى ترين مراكز چاپ و انتشار آثار اماميه سخن گفت.
جلد بيستم مربوط به تاريخ سياسى و عقيدتى شهر نجف است. نويسنده معتقد است كه فرو رفتن نجف در قضاياى سياسى، از اواخر قرن 19 ميلادى بوده است. مطالب اين جلد در هفت فصل بيان مىشود كه براى هر فصل مىتوان كتابى جداگانه نوشت. فصل پنجم به مشروطه ايران پرداخته است كه نويسنده با اختصار بسيار از آن عبور مىكند و شايد يكى از دلايل اين امر، كمبود آثار مستقل و مبسوط عربى پيرامون مشروطه است.
جلد بيستويك به بعد
نجف پس از مشروطه و پيش از انقلاب فراگير ضد استعمارى 1920م كه به «ثورة العشرين» معروف است، حوادث بسيارى را پشت سر مىگذراند. در جنگ جهانى اول و اشغال عراق توسط متجاوزان انگليسى، اصلىترين رهبران جهادى علماى نجف بودند و در همين روزگار محاصره نجف روى مىدهد كه مىتوان گزارشى از آن را در كتاب «سياحت شرق» آقانجفى قوچانى خواند. مدتى بعد يعنى در سال 1918م عدهاى تصميم به انقلاب مىگيرند و مؤلف اين جلد را به همين انقلاب و علل خيزش و عوامل ركود و افول و بيان نتايج و اركان انقلاب اختصاص داده و در جلد بعدى كه بيشتر رنگوبوى سياست به خود گرفته، اصلىترين حادثه براى عراقىها در نيمه اول قرن بيستم ميلادى يعنى «ثورة العشرين» تشريح مىگردد. نويسنده براى اين جلد عنوان «رهبرى نجف در انقلاب 1920» را برگزيده كه تقريبا عنوان صحيحى است. توضيح اينكه رهبران اصلى اين انقلاب سه تن بودند و سيد كاظم يزدى با روحيه عزلتمآبانه، چندان در امر انقلاب وارد نمى شود و ميرزاى شيرازى دوم بار زعامت را بر دوش مىكشد و يك سال پس از فوت يزدى، وى نيز در سال 1338ق درمىگذرد يا