75پس با حضرت امام صادق (عليه السلام) خداحافظى كردم و از حضورش مرخص شدم تا به كناسه رسيدم و ديدم گروهى ايستادهاند. نزديك رفتم تا ببينم چه خبر است. ديدم زيد بن على را از چوبه دارش پايين آوردهاند و مىخواهند او را به آتش بكشند. پيش خود گفتم: اين همان طلبى است كه امام صادق به من فرمود. 1
3) . زيد و يارانش از شهدا هستند:
در گفتوگويى كه امام صادق (عليه السلام) با فضيل بن يسار داشتند، پس از ارائه گزارش از شهادت زيد بن على، امام به فضيل فرمود
: «مضى والله زيد عمى و اصحابه شهداء مثل ما مضى عليه على بن ابىطالب واصحابه» ؛ به خدا سوگند كه عمويم زيد و يارانش شهيدند همانند آنچه كه على بن ابىطالب و يارانش بر آن شهيد شدند. 2
4) . آفرين بر حاميان زيد (عليهم السلام)
از ديگر قرائن و شواهدى كه اين قيام را مورد تأييد اهلبيت (عليهم السلام) نشان مىدهد اين است كه امام صادق (عليه السلام) به فضيل بن يسار به سبب شركتش در جنگ و يارى زيد، آفرين گفت و فرمود كه هيچ شك و ترديد به خود راه ندهد؛ چرا كه اين حركت مورد تأييدشان بوده است. بالاتر از اين سخن، از خداوند خواست تا او را شريك ريختن آن خونهاى ناپاكى كه با اهلبيت، دشمنى و كينه داشتهاند بگرداند. شيخ صدوقرحمه الله به سند خود از عبدالله بن سنان از فضيل بن يسار نقل كرده است: در صبح روزى كه زيد قيام كرد، به خدمتش رسيدم؛ شنيدم كه مىگفت: «چه كسى مرا در جنگ با انباط 3اهل شام يارى مىكند؟ بهخدايى