93اين فتح بزرگ آماده ساخت. چون به ساباط در نزديكى مداين رسيدند و در شهر «بَهرَسير» اجتماع كردند، نه ماه و به روايتى هجده ماه در اين قلمرو ماندند؛ چنان كه نخلها دو نبوت ميوه داد و از آن خوردند.
مردم شهر پيوسته با مسلمين مىجنگيدند و چون دست از پيكار مىكشيدند، به ديار خود بازمىگشتند. سعد وقاص «خالد بن عُرفطه» را به فرماندهى طلايه سپاه روانه كرد و خود ماند تا ساباط را فتح كرد؛ آنگاه به راه افتاد و در روميه (رومگان) اقامت گزيد تا اهل آن امان خواستند. مسلمانان شرط كردند هر كس از ايشان كه بخواهد بيرون برود، آزاد است و آنها كه مىخواهند بمانند، بايد اطاعت كنند و خراجگزار باشند؛ مسلمانان را در ادامه فتوحات راهنمايى كنند و با ايشان از در حيلهوارد نشوند. 1
وقتى يزدگرد از مداين بيرون رفت تا در حدود جبال، تدارك حمله و نبرد با مسلمانان را ببيند، ناراضىهاى مداين، مسلمانان را تشويق كردند تا تمام كانونهاى شهرى و توابع اين سرزمين مهم را تسخير كنند. اگرچه نگهبانان مقاومتهايى نشان دادند، اما شبانه گريختند و از دروازه شرقى به سوى «جلولا» رفتند. سعد وقاص با ياران خود به تيسفون آمد و به شكرانه فتح، هشت ركعت نماز خواند. وقتى به ايوان كسرا آمد و آن باغهاى باصفا و بستانهاى دلگشاى بىصاحب و متروك را ديد، آيه «كم تركوا من جنّات و عيون» را كه بسيار مناسب بود خواند. در تيسفون غنايم فراوانى به دست مسلمين افتاد. اگرچه ذخاير زيادى را يزدگرد و همراهان با خود برده بودند، ولى آنچه باقى مانده بود، بين حدود شصتهزار جنگجو به غنيمت تقسيم گرديد. بدينترتيب همانگونه كه رسول اكرم (ص) وعده داده بود، گنجهاى خسروان با فتح تيسفون به دست آنان افتاد و تخت و تاج لرزان