79پيادهروى نجف - كربلا و زيارت حرم اباعبدالله الحسين(عليه السلام) و يارانش بود. و عالمان و استادان حوزۀ علميۀ نجف، خاطرات خوشى از اين شهيد بزرگ، در اين مراسم باشكوه معنوى دارند. حجت الاسلام و المسلمين شيخ عبدالخالق دشتى، يكى از همراهان وى در يكى از اين سفرها، مىگويد:
يك سالى كه ماه ذيحجة مصادف با زمستان بسيار سردى بود، همراه شهيد آيةالله مدنى از نجف عازم كربلا شديم؛ تا در روز عرفه، به زيارت امام حسين(عليه السلام) مشرف شويم. در اين سفر، مرحوم شيخ على حجتى كرمانى و مرحوم شيخ احمد كافى نيز آقاى مدنى را همراهى مىكردند. ما چند فرسخى رفتيم؛ تا اين كه به يكى از روستاهاى عشاير نشين رسيديم؛ سپس شخص عربى جلو آمد و از آيةالله مدنى استقبال كرد و به او احترام گذاشت و وى و همراهان را به مضيف خود دعوت كرد؛ چون همه به ويژه سران و شيوخ عشاير، او را به خوبى مىشناختند و احترام زيادى برايش قائل بودند. ما شب را همان جا استراحت كرديم و فردا صبح، به راه خود ادامه داديم؛ تا اينكه به شهر طويرج در 20 كيلومترى اطراف كربلا رسيديم.
در طول مسير، هر كجا براى استراحت توقف مىكرديم، آقاى مدنى چند حديث مىخواند و نكاتى اخلاقى مىگفت و گاهى يك بحث علمى مطرح مىكرد. در طويرج، او وضع روحى عجيبى داشت و شروع به صحبت كرد. نخست در فضيلت زيارت امام حسين(عليه السلام) سخنى گفت و حرم امام را به كعبۀ آمال و آرزوها تشبيه كرد و بعد فرمود: از اين جا تا حرم را خوب است به صورت پابرهنه و هروله كنان ادامه بدهيم. با اين كه او درد پا و كسالت داشت، اما خودش جلو افتاد و آيۀ «إِنَّ الصَّفٰا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعٰائِرِ اللّٰهِ» 1 را كه در مراسم حج ميان سعى و صفا خوانده مىشود، هروله كنان، مىخواند و جلو مىرفت و ما نيز به دنبالش جواب مىداديم. وقتى وارد شهر كربلا شديم، شهيد مدنى فرمود: بايد با همين حال خسته و پاى آبلهزده به حرم مشرف شويم و باز خودش جلو افتاد و با حالت گريه و فرياد «يا حسين»، حركت كرد و ما نيز به دنبالش حركت مىكرديم و با همين حال، وارد حرم حسينى شديم. در اين حال، مراسم زيارت را مرحوم كافى بر عهده گرفت و با اشعار و نوحهخوانى جانگذار، همه را به فيض رساند. 2
پيادهروى حاج آقا مصطفى خمينى(ره)