123است». 1
او روز دو شنبه پنجم ذيحجه 1361 ق. (1321 ش.) به رحمت ايزدى پيوست و پيكرش زير ايوان طلايى حرم اميرالمؤمنين (عليه السلام)، جنب منارۀ شمالى و در كنار مقبرۀ علامۀ حلى، به خاك سپرده شد. 2
سيد ابوالحسن اصفهانى
او پس از رحلت سيد محمد كاظم يزدى و ميرزاى نايينى و آخوند خراسانى به مرجعيت مطلق و رهبرى دينى مردم رسيد. وى در زندگى بسيار ساده و بى آلايش بود و با اين كه وجوه شرعى زيادى به دستش مىرسيد، ولى همچنان زاهدانه زندگى مىكرد. اموال زيادى به وى هديه كردند تا يك منزل شخصى براى خود خريدارى كند؛ اما او همه را به فقرا و طلاب داده و خود تا آخر عمر، در منزل اجارهاى زندگى كرد.
سرانجام اين مرجع مقتدر در سن 81 سالگى، در شب نهم ذيحجه 1365 ق. به ديار حق شتافت و در صحن علوى، جنب مقبرۀ آخوند خراسانى به خاك سپرده شد. 3 رحلت اين فقيه محبوب، مصادف با اشغال آذر بايجان توسط قواى حزب كمونيست روسيه و تودهاىها و دمكراتها بود.وقتى مردم خبر رحلت اين مرجع تقليد را شنيدند، بى اختيار به كوچهها و خيابانها ريختند و چهل روز در مساجد و تكايا عزادارى كردند و معلوم شد كه تبليغات چهار سالۀ كمونيستها بر ضد دين، مذهب و روحانيت، هيچ اثرى نداشته است و مردم همچنان علاقهمند به اين مذهب هستند و كمونيستها جايگاهى در ميان مردم ندارند.
در شرح حال وى نوشتند كه پس از جنگ جهانى دوم، سفير انگلستان از وى تقاضاى ديدار خصوصى كرد؛ ولى او نپذيرفت و فرمود: سفير هم مانند ديگران بيايد؛ سپس اين ديدار به صورت عمومى انجام گرفت. سفير پس از سلام و تعارف، مبلغ يك صد هزار دينار، معادل دو ميليون تومان تقديم سيد كرد و گفت: دولت انگليس نذر كرده بود اگر در جنگ بر آلمان پيروز شد، مبلغى به نيازمندان كمك كند. آية الله اصفهانى آن را در ميان چشمان حيرت زدۀ حاضران گرفت و پس از اندكى تأمل يك حوالۀ صد هزار دينارى ديگرى روى آن گذاشت و به سفير داد و فرمود: در ميان نيروهاى انگليسى، مسلمانان هندى زيادى كشته شدند و خانوادههاى آنان بى سرپرست هستند، شما از طرف من اين مبلغ را در ميان آنان تقسيم كنيد. در اين حال، سفير كه نقشۀ خود را بر آب ديد، شرمسار از منزل سيد خارج شد. 4
حاج آقا حسين طباطبايى قمى
مرجعيت اين فقيه سترگ، مصادف با سلطنت و قلدرى رضا خان پهلوى بود. او در حوزۀ علميۀ مشهد و تحت لواى حرم على بن موسى الرضا (عليهما السلام) ، حضور پر نشاطى داشت. حاج آقا حسين قمى وقتى برنامههاى ضد دينى رضا خان را مشاهده كرد، شجاعانه در مقابل او ايستاد و به عنوان اعتراض به سوى تهران حركت كرد. مقاومت او سبب قيام مردم