11بىهيچ توجّهى به هياهوى رسانهها يا ذوق و انتظارى از كس يا از غم و شادى خلق، به هر كوى و كتاب و خانه و فكر و سخنى روى نهادم تا راستى را بيابم؛ راستى را بىآنكه بنگرم از كيست و از كجاست و يا چراست؟
غزا
در لغت به معناى «قصد دشمن كردن» است؛ معادل كارزار، پيكار، نبرد و جنگ.
راغب گفته است: «الخروج إلى محاربة العدو».
واژههاى غزا و غزوات و مغازى و غزوه در منابع دينى، رواج گستردهاى دارد.
تلاش كردم تحت تأثير معنى لفظى اين واژه و همخانوادههاى آن، مدارك تاريخى را مورد بررسى قرار دهم. هر چه جلو مىرفتم، بين مفهوم اين واژه و مدلول تاريخى آن شكاف عميقى احساس مىكردم. گمان نخستين من اين بود كه در فهم مدلولها دچار سرگردانى شدهام. صادقانه در تحليل و تفسير وقايع سعىها نمودم تا اين شكاف عميق را به نحوى از انحاء توجيه كنم؛ ولى از نتايج بررسى و تعمّق خود راضى نمىشدم و صدها گفتار محقّقان مسلمان و غيرمسلمان قادر نبود مرا از اين شكاف عميق بيرون بكشد. هر چه جلو مىرفتم، بيشتر به مستندات تاريخى شك مىكردم؛ تا آنكه روزى در كنار شنزارهاى منطقۀ بدر، سايۀ كمرنگى از شك در مفهوم «غزا» وجودم را در خود فرو برد.
به خود گفتم آيا نبايد به جاى شك در مستندات تاريخى، تعريف رسمى و مشهور غزا را مورد شك قرار دهم؟!
پس مبناى پژوهش را بر آن نهادم كه موجبات وقايع درگيرى را مورد بررسى قرار دهم و آنگاه بىهيچ تعصّبى جستجو كنم تا واژهاى ديگر را به جاى غزا برگزينم تا با مدلولهاى مسلّم تاريخ آن مطابقت كند؛ يا مفهوم تاريخى آن را در نظر آورم؛ شايد با اتّخاذ اين روش، از سرگردانى در شكاف عميق رها شوم.
در بدر، در احد و هرجا كه به نظرم رسيد، پژوهشها كردم؛ ولى سندى نيافتم كه ثابت كند پيامبر طرح تهاجمى را عليه بتپرستان تدارك ديده است. پس به خود گفتم: