27جاى پيامبر خدا، يك امپراتور را تعريف كنند تا زير سايۀ آن زمامداران وقت خود را توجيه كنند و خوشايند سبك رايج تاريخ نگارى روز، لباس تن پيامبر را تعريف كردند، بىآنكه با وجودش و خدايش و قرآنش رابطهاى داشته باشند و يا اصلاً قادر به فهم آن باشند. گذر از اين همه دالانهاى غير مدنى بر سر راه رسيدن به مدينۀ او، مهمترين مشكل پژوهشى من بود. نمىخواستم مانند ابن خلدون در «مقدمۀ تاريخ» روشهايى را در تاريخ نگارى بنگارم كه هرگز موفق نشد آن را در نگارش «تاريخ العبر» خود بكار بندد.
پرسش : با اين توضيحات، بخش دوم پرسش من اين بود: چه آثارى را مىشناختيد كه تا آخرين سفرهاى پژوهشى، ديگر آنها را نيافتيد؟
پاسخ: در دوازده سفر پژوهشى و هزاران مكاتبه و مباحثه و مطالعۀ منابع روز در عرض ربع قرن و آنچه كه حالا حافظۀ من اجازه مىدهد تا سال 1999 در مدينه اثرى از اين آثار نيافتم:
خانۀ آلعمر بن خطاب، خانۀ ابى بكر، خانۀ عثمان بن عفان، خانۀ ابو ايّوب انصارى، خانۀ جعفربن محمد، خانه حسنبن زيد، خانۀ سعدبن خيثمه، خانۀ كلثومبن هدم، چاه اريس، مسجد بنى قريظه، مشربۀ امّ ابراهيم، مسجد بنى ظفر، كهف بنى حرام، مسجد فسح، مسجد ابىّ بن كعب، مسجد بنى خداره، مسجد واقم، مسجد القرصه، مسجد الشيخين، مسجد دار النابغه، مسجد بقيع الزبير، مسجد بنى خُدره، مسجد السنح، مسجد بنى بياضه، مسجد بنى خطمه، مسجد بنىاميّة الأوسى، مسجد عتبان بن مالك، مسجد مالك بن سنان، (در مناخه)، مسجد بلال بن رباح، مسجد بنى دينار (المغسله)، مسجد المصرع (در احد)، مسجد الفُسح، قبة الثنايا، مسجد النور، مسجد الخربه (لبنى عبيد)، مسجد بنىزريق، مسجد بنىمازنبن النجار، مسجد راتج از بنى عبد الأشهل.
خانۀ خالدبن وليد، خانۀ امّسليم، خانۀ امّحرام بنت ملحان. چاه اعواف، چاه انسبن مالكبن نضر، چاه انا در هنگام محاصره بنىقريظه، چاه اهاب، چاه البصّه، چاه بضاعه، چاه جاسوم (چاه ابن الهيثم بن التيهان)، چاه جمل، چاه حاء، چاه سقيا، چاه العهن، بقاع اهل بيت، ازواج و بنات الرسول، عباس و اصحاب رسول، فاطمه بنت اسد،