58مىخوانديم. ايشان مىگفت: كتيبه قبرها را نخوانيد؛ به جاى آن «قلهوالله» بخوانيد تا انوار دور سرتان بچرخد و نورانى بشويد.
او ساعتها در قبرستان وادى السلام به تفكر و تدبر مشغول بود و مىفرمود: «من با ارواح مردگان مأنوسترم تا زندگان» و حقايق و معارفى را از اين طريق به دست مىآورد.
بسيارى از شاگردان نقل كردهاند كه ايشان براى زيارت اهل قبور, بسيار به وادى السّلام نجف مىرفت و زيارتش گاهى دو ساعت يا حتى سه - چهار ساعت طول مىكشيد و در گوشهاى ساكت مىنشست. شاگردان خسته مىشدند و برمىگشتند و با خود مىگفتند: استاد چه عوالمى دارد كه اينطور به حال سكوت مىماند و خسته نمىشود؟ !
از قول مرحوم آيتالله حاج شيخ محمّد تقى آملى از شاگردان دوره اوّل مرحوم قاضى در اخلاق و عرفان كه پس از بازگشت به ايران، در تهران به تربيت طلاب و ترويج دين مشغول شد و بسيار بزرگوار و متّقى بود, نقل شده است:
من مدّتها مىديدم كه مرحوم قاضى دو سه ساعت در وادىالسّلام مىنشينند؛ با خود مىگفتم: انسان بايد زيارت كند و به قرائت فاتحهاى روح مردگان را شاد كند و برگردد؛ زيرا كارهاى لازمترى هست كه بايد به آنها پرداخت. اين اشكال در دل من بود؛ امّا به احدى، حتّى به صميمىترين رفيق خود از شاگردان استاد , ابراز نكردم. مدّتها گذشت و من هر روز براى استفاده از محضر استاد بهخدمتش مىرفتم، تا آنكه قصد عزيمت از نجف اشرف به ايران را كردم؛ وليكن در مصلحت بودن اين سفر ترديد داشتم و كسى از قصد من مطّلع نبود.
شبى مىخواستم بخوابم و در طاقچۀ پايين پاى من كتابهاى علمى و دينى بود كه در وقت خواب طبعاً پاهاى من به سوى آن كتابها قرار مىگرفت. با خود گفتم كه آيا برخيزم و جاى خواب خود را تغيير دهم، يا اين كه لازم نيست؟ زيرا كتابها درست مقابل پاى من نيست و بالاتر قرار گرفته و اين هتك احترام كتاب نيست. در اين ترديد و گفتوگوى با خود بالاخره بنا بر آن گذاشتم كه بىاحترامى نيست و خوابيدم. صبح كه به محضر استادم مرحوم قاضى رفتم و سلام كردم، فرمود: عليكم السّلام؛ صلاح نيست شما به ايران برويد، و دراز كردن پا به سوى كتابها هم هتك احترام است! بىاختيار و هولزده گفتم: آقا شما از كجا فهميدهايد؟ ! فرمود: از وادى السّلام فهميدهام!13
4. توجه كامل به واجبات، رعايت مستحبات و دورى از مكروهات
تفاوت روش عرفانى مرحوم آقاى قاضى با ديگران از نظر فرزندشان آقا سيد محمدحسن قاضى در چند چيز بود:
يكى همان توجه به ظاهر و جسم و آراستگى ظاهرى است و يكى هم توجه كامل به واجبات و رعايت مستحبات و دورى از مكروهات. ايشان اعتقادى به رياضتهاى غير شرعى و صوفيانه نداشت و به حُسن خلق با مردم و نيكوكارى نسبت به همه مقيد بود. مرحوم قاضى به كتاب «فتوحات مكيه» ابنعربى و مثنوى مولانا علاقه داشت؛ البته نه آنطور كه ديگران نوشتهاند. اين اواخر كه چشم پدرم ضعيف شده بود، حاج شيخ عباس قوچانى مىآمد و برايش مثنوى مىخواند و هرجا لازم بود، آقاى قاضى مطلبى در شرح بعضى مطالب مثنوى مىگفت و آقاى قوچانى در حاشيه كتاب مىنوشت. نظر آقاى قاضى نسبت به ابنعربى و مولوى اين بود كه اينها بايد شيعه باشند.
وى دربارۀ كيفيت عبادات پدرش مرحوم قاضى مىگويد:
يكى از خصوصيات ايشان در نماز اين بود كه نمازهاى واجب و حتى نمازهاى مستحبى را هم با آداب كامل و با توجه و لباس كامل: عبا و عمامه و حتى با جوراب - در حالىكه پوشيدن جوراب در نجف مرسوم نبود - و در حالىكه عطر زده بود، مىخواند. مرحوم قاضى شبزندهدارى عجيبى داشت. بر خواب مسلط بود. هر گاه مىخواست مىخوابيد و هر وقت مىخواست بيدار مىشد. موقع معين براى تهجد و نماز شب برمىخاست و حالات عجيبى داشت.
5. استقامت در سلوك الىالله
رعايت جانب اعتدال و پيمودن طريق استقامت، يكى از مشخصههاى برجسته مكتب عملى و روش تربيتى مرحوم قاضى بود و دوست ديرينش شيخ آقا بزرگ تهرانى او را به اين وصف مىستود.14 ايشان شاگردان خود را نيز به صبر و استقامت در اين راه توصيه مىفرمودند؛ زيرا استقامت و پايدارى در سلوك الىالله، از مهمترين عوامل دستيابى به مقصود و مايۀ نزول بركات و فيضهاى الهى است. قرآنكريم در اينباره مىفرمايد:
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِى كُنْتُمْ تُوعَدُونَ * نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِى الْحَياةِ الدُّنْيا وَفِى الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِى أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ * نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ 15
در حقيقت، كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداست» ، سپس ايستادگى كردند، فرشتگان بر آنان فرود مىآيند [و مىگويند:] هان، بيم مداريد و غمگين مباشيد و به بهشتى كه وعده يافته بوديد شاد باشيد. در زندگى دنيا و در آخرت دوستانتان ماييم و هرچه دلهايتان بخواهد در [بهشت] براى شماست و هرچه خواستار باشيد، در آنجا خواهيد داشت؛ روزى آمادهاى از سوى آمرزنده مهربان است.