24هدف والاى اسلامى بود. فرزند شهيدانى كه با شرك و ظلم مبارزه كرده و قلبى مالامال از ايمان به رسول خدا (ص) داشتند.52 مجاهدى مهاجر بود كه پيامبر (ص) او را «اهل بهشت» نام نهاد.53 عمار در روايات، يكى از چهار ركن اصحاب پيامبر (ص)54 و يكى از چهار نفرى است كه بهشت مشتاق اوست.55 عمار به جايى رسيد كه خشم او خشم خدا شد.56
عمار زاهدى روشن ضمير و عارفى بابصيرت بود. عرفان او نيز عرفانى وِلايى، جهادى و حماسى بود. همه جا با پيامبر (ص) و على (ع) بود و اين همراهى معنوى و بامعرفت بسيار آموزنده، سازنده و آگاهىبخش است. او فانى در على (ع) و على (ع) فانى در خدا بود؛ پس او نيز فانى در خدا شده و اين حقيقت عرفان و عرفان حقيقى است. عمار سر از پا نشناخت، تن به سختى ها داده و صبورى مى كرد. رازدار پيامبر (ص) و على (ع) بود و به درجه اى رسيد كه معيار حق و باطل شد، در جنگ جمل و صفين نقش برجسته اى داشت 57 و سرانجام در جنگ صفين به لقاى معبود شتافت ودر 93 (يا 94) سالگى به شهادت رسيد و بدين ترتيب كلام پيامبر كه درباره او فرموده بود: « گروه متجاوز و ستمگر تو را خواهند كشت» 58 به حقيقت پيوست.
8. حُجر بن عُدي
حُجر از قبيله «كِنده» بود و به لقب «حجرالخير» شناخته مىشد. «حُجر بن عُدَى كندى» در سالهاى آخر عمر پيامبر اكرم (ص) توفيق تشرّف به اسلام را يافت. مردى عابد و پارسا، زاهد و مجاهد، ظلمستيز و آمر به معروف و ناهى از منكر بود. چنان شيفتۀ نماز و نيايش، زهد و عبادت و روزه بود كه او را «راهِب» اصحاب محمّد (ع) لقب دادند. پيوسته باوضو بود و هرگاه وضومىساخت، به نماز مىايستاد.
چهرهاى زيبا و سيرتى نيكو داشت. از ابرارِ عبّاد و زهّاد و مستجاب الدعوه59 و از سوى ديگر عارفى مجاهد بود. عرفانش جامع درونگرايى و برونگرايى و هماره در صراط مستقيم امامت و ولايت بود. جهاد را با شهادت آميخت و در جنگها شركت داشت و فاتح «مرج العذرا» (منطقهاى سرسبز در نزديكى دمشق) بود و بعدها در همانجا نيز به فرمان معاويه به شهادت رسيد. او همرزم و همپاى ابوذر غفارى60 و از فرماندهان على (ع) در جنگ جمل و صفين بود. پس در فتنههاى اموى، اهل بصيرت، درايت و صلابت بود. صاحب فضايل اخلاقى چون: اخلاص، صداقت، وفا و صفا بود. منتقد انحرافها و اعوجاجها بود و آگاه به زمان.61 از ياران و دوستان و همرزمان مالك اشتر نيز بود و امام على (ع) برايش دعا كرد تا شهادت روزى او شود و چنين شد.
حجر هماره تلاش مىكرد تا حضورى مؤثر در جامعه داشته باشد؛ بهخصوص پس از شهادت على (ع) براى تغيير اوضاع و احوال تلاش مىكرد؛ لذا حتىالمقدار در اصلاح اجتماع مىكوشيد.62 حجر بن عدى نيز عارف توحيدى - ولايى بود و جانش را در طبق اخلاص نهاد و به پاى ولايت تقديم كرد. بنابراين از محرمان خلوت اُنس و رازداران ساحت معنوى و الگويى جالب و جاذب براى عرفان شيعى است.
9. بلال حبشي
بلال، تفسيرى عينى از آيۀ:
ان اكرمكم عندالله اتقكم 63 است كه پارسايى و صيانت نفس و خويشتندارى را در طول زندگىاش متجلّى ساخت تا خط بطلانى بر نژادگرايى در ساحت قرب الىالله و سير و سلوك باشد. او ايمان، صبر و مقاومت، هدفدارى و ارزشگرايى را در اوج دردها و شكنجههاى جسمانى و روحانى نشان داد و تبديل به اُسوۀ ايمان و استقامت در راه هدف شد.
بلال فرزند «رباح حبشى» از تبار مردم حبشۀ آفريقاى سياه بود و در سال عامالفيل به دنيا آمد. او برده و بردهزاده بود؛ امّا از ظلم، فساد و تباهىهاى قريش بيزار بود. در زمان بعثت پيامبر اسلام بلال حدود سى سال داشت و از جريان بعثت نيز آگاه بود. شبى خدمت پيامبر (ص) رسيد و آيات قرآن را از زبان مباركش شنيد و جذب آن شده و