85از ميان بازار بسته و مسقف شهر عبور كرده، وارد محوطه اين دو مكان شدم. در بدو ورود، توليت اين محل تاريخى، آقاى شيخ عقيل كفلى به گرمى استقبال كرد. او نماينده وقف شيعى و مسئول مجموعهاى است كه به جز اين محل، مزار زيد بن على (ع) و رشيد هجرى را نيز اداره مىكند. او نخست مسجد نخيله را معرفى كرد. اين مسجد مكانى است كه اميرمؤمنان (ع) بارها درآن حاضر شدند؛ از جمله به هنگام عزيمت به صفين و نهروان در آن اقامت گزيدند و نماز اقامه كردند. ساخت بناى مسجد نخيله و مناره آن، به دوره «الجايتو» سلطان مغول بازمىگردد كه معمارى چشمنوازى دارد. بهجز بخشى از ديوارهاى آن، تنها منارۀ رو به ويرانى آن باقى است. بر اين مناره كلماتى به خط كوفى نقش بسته كه تمامى نشان از محبت به خاندان رسالت (ع) دارد. اين مناره 24 مترى، در حال بازسازى است.
در كنار مسجد، مزار ذى الكفل واقع شده كه يكى از پيامبران بنىاسرائيل است. قرآن كريم ضمن بيان نامش، او را از صابران مىشمارد.29 او بعد از سليمان بن داود مىزيست و در ميان مردم مانند داود (ع) قضاوت مىكرد، و نام شريفش عويديا بود. 30
با راهنمايى شيخ كفلى، وارد مزار ذى الكفل شدم. بر روى قبر او يك ضريح تمام چوبى قهوهاى رنگ قرار داشت و بر روى ديوار نيز سنگنوشتههايى به زبان عبرى ديده مىشد. رواق مجاور ضريح اين پيامبر، مدفن ياران ذىالكفل است كه نام تك تك آنان نيز با تابلويى مشخص است: باروخ، يوسف الربان، خون ناقل التورات، يوحنا الدملجى و يوشع. در همين رواق، تابلويى بود كه از وجود مقام خضر گواهى مىداد. در بخش غربى مجموعه، مدفن يك تاجر يهودى به نام مناحيم دانيال و دو نفر از منسوبان وى است. او 80 سال پيش مىزيست و اين مكان را بازسازى كرد. در سمت چپ مدخل ورودى حرم، كنيسهاى قديمى وجود دارد. اين كنيسه و مجموعه مزار ذىالكفل و همچنين مسجد نُخَيله در نيم قرن گذشته در تصرف يهوديان بود كه بخشى از تخريبهاى مسجد نيز توسط آنان انجام شدهاست. آنان تصميم داشتند تا با فراهم كردن زمينه ورود و سفر يهوديان به اين مكان، آثار بهجاى مانده مسجد و مناره را محو كنند؛ اما به دليل تلاشهاى پىگير و مستمر مسلمانان در نيم قرن اخير، بهخصوص مبارزه مستمر شيخ على خيرى (متوفى 1320ق.) در دوره پايانى حاكميت عثمانيان، اكنون خبرى از يهودى و مرام آنان نيست.
در پايان بازديد، شيخ عقيل كفلى ما را به دفتر خودش دعوت كرد و با نشان دادن تصاوير قديمى اين مجموعه، از فعاليتهاى توسعهاى و بهخصوص فرهنگىاش گفت و اعلام كرد كه اين آستان مىتواند پذيراى چهرههاى فرهنگى ايرانى باشد و به جدّ درخواست كرد كه ايرانيان عزيز براى زيارت و بازديد به اين مجموعه سفر كنند.
اين بازديد بيش از دو ساعت طول كشيد. پس از ترك ذى الكفل، راهى كربلا شديم؛ البته نه از مسير حله؛ بلكه از جاده كفل كه به جاده اصلى نجف به كربلا منتهى مىشود.
ادامه دارد. . .
پى نوشت ها:
1. معارف الرجال، ج3، ص 240.
2. همان، ص 244.
3. هود، آيه 89.
4. وسائلالشيعة ج 14 ص 398؛ ر. ك: فرحة الغري ص 38.
برخى منابع، مدفن هود و صالح را بين زمزم و مقام مىشمارد ( البلدان، ص:74،) كه اين نقل، با متون ديگرى كه بر حج نگذاشتن ازآن دو گواهى مىدهد، در تضاد است. (دلائلالنبوة، ج2، ص46) البته اين نكته نياز به تحقيق دقيق دارد.
5. الاقبال، ص 470.
6. إرشادالقلوب ج2 ص 440
7. معارف الرجال، ج 2، ص 228.
8.
9. سيد محمد كلانترى، شرح مكاسب ج1، ص130.
10. يادنامه علامه امينى، ضميمه روزنامه رسالت، 12 تير 67، ص6.
11. بخش مربوط به حكمت زيارت اين سخنرانى، در اين شماره فصلنامه درج شده است.
12. بحارالأنوار ج 97، ص 283 و مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج10، ص403.
13. ر. ك: نهج البلاغه، نامه 61.
14. شيخ المفيد، إرشاد، ج 1، ص 327.
15. مروجالذهب، ج2، ص 422.
16. شرح نهج البلاغه ج 1 ص 210.
17. الإصابة، ج6، ص250؛ منتهى المقال في أحوال الرجال، ج6، ص363.
18. المحاسن، ج1، ص56.
19. الغارات/ترجمه، ص333
20. أنسابالأشراف، ج2، ص71 و المحبر، ص57.