22زياد شده بود، به عصا تكيه مىداد و باز ايستاده زيارت مىكرد كه به آن بزرگوار گفتم شما آقا را چشم كرديد و حالا با تكيه به عصا زيارت مىكند كه گفت: من چشم زدم بلكه نايستد و خسته نشود! يكى از شاگردان ايشان مىگويد بعد از حرم و زيارت در رواق به ايشان گفتم: آقا ما كه جوان هستيم قدرت نداريم اين همه وقت بايستيم، شما چگونه خسته نمىشويد؟ ! آقا چيزى نفرمود تا رسيد به خيابان و اشاره كرد رفتم نزديك؛ پولى داد به من و فرمود: به عطارى مراجعه كن و داروى عين، شين، قاف (عشق) تهيه كن و ميل كن تا خسته نشوى.
ايشان علاقۀ عجيبى به زيارت داشت و به آن بسيار اهميت مىداد. يك بار كه به مشهد مشرف شده بوديم، مرحوم شهيد مطهرى (ره) از ايشان دعوت كرد كه به فريمان برود و مهمان ايشان شود و حتى به من هم فرمود شما آقا را راضى كنيد به فريمان بيايد؛ چون مرحوم علامه طباطبايى (ره) هم مهمان ايشان بود و فرمود اگر ايشان هم بيايد ملاقات ايشان و علامه طباطبايى ديدنى و بسيار خوب و مفيد خواهد بود. من هم به آقا اصرار كردم؛ ولى ايشان راضى نشد. بعد از سالهاى سال كه از اين قضيه گذشت، صحبت اين موضوع شد؛ به من فرمود: من علاقه داشتم به آن ميهمانى و ايشان هم اصرار كرد، ولى عذرخواهى كردم؛ چون احساس كردم اگر به آن ميهمانى بروم، توفيق يك زيارت حضرت رضا (عليهالسلام) از من سلب خواهد شد؛ لذا با آن همه اصرار ايشان عذرخواهى كردم و نرفتم؛ ولى اكنون چند روز است كه به مشهد آمدهام و از كسالت، يك بار نتوانستهام حرم بروم!
ايشان اينقدر علاقهمند به زيارت حضرت بود. وقتى هم كه توانايى نداشت و احياناً نمىتوانست به حرم مشرف شود، از همان خانه زيارت مىكرد و به والده هم كه ناتوان و ضعيف بود و نمىتوانست به حرم مشرف شود، مىفرمود در آخرين نقطه خانه بايستد و زيارت كند و مىفرمود: همينجا (آخرين نقطه توانايى) حرم توست و خودش هم آنوقت كه نمىتوانست چنين مىكرد.
من خوب يادم هست در سال 1344 كه به شرح لمعه مشغول بودم، ايشان براى من برنامه هفتگى نوشت و به من داد كه در آن نوشته بود «برنامه هفتگى با آسانى انشاءالله» و در آن برنامه چند چيز را تأكيد كرده بود: اينكه يك درس اصول و يك درس فقه بخوان؛ ادبيات را يك بار مرور كن و هر روز بيا و مقدارى از شرح ابن عقيل را براى من بخوان، چون ايشان به ادبيات خيلى اهميت مىداد و خودش هم در ادبيات قوى بود؛ اينكه هفتهاى دو بار به حرم مشرف شدن براى طلبه خوب است كه يك بار آن صبح يا شب جمعه باشد؛ مطالعات را در منزل انجام بده و كتابخانه نرو، مگر همراه برادرت، چون آن وقت من كوچك بودم. اين نوشته را من هنوز دارم و سعى كردم آثار ايشان را تا مىتوانم حفظ كنم؛ زيرا مرحوم علامه محمد تقى جعفرى در سال 1363 به من تأكيد كرد هر چه ايشان فرمود آنرا حفظ كنيد و من از آن سال تلاش داشتم آنچه مربوط به ايشان است را نگهدارى كنم.
توجه و انس آيت الله بهجت به زيارت امام زادگان نيز در سيره زيارتى ايشان جايگاه خاصى داشت، به گونه اى كه فرزند ارجمندشان در گفتگو مى گويد:
ايشان هميشه سفارش مىكرد به زيارت امامزادگان هم برويد؛ زيرا هر كدام خواصى دارند و هر يك از آنان در حكم داروى مخصوصى هستند. ايشان مىفرمود: اگر مردم تهران هفتهاى يك بار به زيارت حضرت عبدالعظيم نروند، جفا كردهاند. خود ايشان امكان نداشت كه به تهران برود و به زيارت حضرت عبدالعظيم حسنى مشرف نشود. مرحوم آقا وقتى به طرف مشهد حركت مىكردند، مقيد بودند تا در رفت و برگشت، به زيارت حضرت عبدالعظيم مشرف شود و اگر درب حرم بسته هم بود، مىگفت پشت حرم مىمانيم تا باز شود و زيارت كنيم، بعد برويم. بهياد دارم يك بار نيمه شب از مشهد مقدس به تهران رسيديم و به حضرت عبدالعظيم رفتيم، اما درب حرم بسته شده بود، فرمود: اگر مسافرخانه بدون پله باشد، آنجا اطاق بگيريم و بمانيم تا صبح به زيارت مشرف شويم و بعد برويم كه اين كار را كرديم و ايشان به زيارت حضرت عبدالعظيم و امامزادهها هم مىرفت و سفارش مىكرد كه بايد اينها را احياء كرد و حتى به آقاى رىشهرى سفارش كرد كه قبور علما آنجا را مشخص و احياء كند كه ايشان هم دستور داد و اين كار را انجام دادند.
ايشان در قم هم مقيد بود كه روز وفات امام جواد (عليه السلام) به چهلاختران برود و قبر موسى مبرقع را زيارت كند.5
زيارت در كلام حضرت آيتالله بهجت (ره)
در پايان، نه نكته از نكات الهام بخش اين عالم وارسته تقديم مى شود:
1. توفيق زيارت ربطى به داشتن پول ندارد؛6
2. ايرانىها بايد نعمت حرم امام رضا (عليهالسلام) را كه زيارت آن براىشان فراهم است، مغتنم بشمارند؛7