21بود. با اين درك و آگاهى در اين سنّ كم مىتوان حدس زد كه در زيارت هم چه حال و هواى عجيبى داشته است. يكى از مراجع متوفى مىگفت: من آقاى بهجت را گاهى اذيت مىكردم و سر به سرش مىگذاشتم و حرفهايى را به شوخى به او مىگفتم كه گاهى اذيت مىشد. يك روز ايشان وارد حرم اميرالمؤمنين (عليهالسلام) شد و مرا به اسم صدا كرد و گفت: اگر از اين به بعد مرا اذيت كنى، به اين مولا قسم مىگويم كه از نجف بيرونت كند و من يقين داشتم كه او اين كار را مىتواند بكند؛ لذا ديگر ادامه ندادم. ايشان هنگامى كه در نجف بود، وقتى از درس و بحث و رياضات سير و سلوكى كسل و خسته مىشد، چند روزى براى زيارت ائمه عليهمالسلام به كربلا و كاظمين و سامرا مىرفت. ايشان مىفرمود: در حرم داد نزنند و سر و صدا راه نياندازند؛ حتى براى صلوات خواستن، اگر بدانيد چه بزرگانى و ملائكهاى در حرمها هستند كه اذيت مىشوند، چنين نمىكنيد.
فرزند مرحوم آيت الله بهجت آنگاه به دوران حضور پدر در قم اشاره كرد و گفت:
وقتى كه ايشان حدود 64 سال پيش يعنى سال 1324شمسى به قم مشرف شد و مستقر گرديد هر روز به حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله عليها) مشرف مىشد. در سال 1337 با اينكه منزل ما در خيابان آذر حسينآباد، در محله عربستان بود و راه تا حرم دور بود، ولى ايشان براى درس و بحث و تدريس و سپس براى زيارت، بهطور مرتب به حرم مشرف مىشد و هر روز حتى روزهايى كه درس و بحث هم تعطيل بود، مقيد بود كه براى زيارت، به حرم برود. زيارت ايشان در حرم مطهر حداقل بيش از يك ساعت و نيم يا دو ساعت و بعضى از روزها تا سه ساعت هم طول مىكشيد و حدود يك ساعت را در مقابل ضريح حضرت معصومه (س) مىايستاد و سپس به داخل رواقها مىرفت كه بعضى از شاگردان ايشان ساعت گذاشته بودند؛ زيرا هميشه علاوه بر زيارت حضرت معصومه، زيارت امين الله و زيارت جامعه كبيره را در حرم مىخواند. به همين جهت من هم كه خيلى از اوقات كنار ايشان مىنشستم و گوش مىدادم، زيارت جامعه را حفظ شده بودم. از ايشان سؤال شد اين زيارتها را چرا اينجا مىخوانيد، در پاسخ فرمود: بزرگوارانى كه در اين زيارتها مورد خطاب هستند را از همينجا زيارت مىكنم. ايشان براى زيارت حضرت معصومه سلام الله عليها معمولاً به ضريح نزديك نمىشد؛ بلكه در كنار ديوار طرف مسجد اعظم مىايستاد و زيارت مىكرد تا كسى مزاحم نشود.
يكى از ويژگىهاى ايشان اين بود كه حدود دو ساعت قبل از فجر، از خواب بيدار مىشد و وضو مىگرفت و مشغول عبادت مىگرديد. هنگامى كه صبح مىشد، براى نماز و زيارت حرم از منزل خارج مىشد. زيارت ايشان طول مىكشيد؛ بهطورى كه معمولاً برنامههاى عبادت ايشان از وقتى كه بيدار مىشد، تا مىرفت حرم و زيارت و برمىگشت پنج الى شش ساعت طول مىكشيد و روزهاى پنجشنبه و جمعه بيشتر هم مىشد و وقتى هم كه حرم شلوغ مىشد، به رواقهاى اطراف مىرفت و آنجاها راز و نياز مىكرد؛ ولى با اين همه، وقتى از حرم برمىگشت احساس خستگى نمىكرد؛ بلكه با نشاطتر مىشد. بله ايشان نمازهاى واجب را كه مىخواند خيلى احساس خستگى مىكرد؛ بلاتشبيه ايشان وقتى با آن حال مخصوصى كه داشت در نماز با فشار زيادى كه تحمل مىكرد، به اندازهاى از حرارت عرق مىريخت كه پيراهنشان خيس مىشد؛ همانند پيامبر (صلى الله عليه و آله) كه نقل شده است هنگام نزول وحى، احساس سنگينى مىكرد و عرق مىكرد؛ لذا ما كنارش پنكه مىگذاشتيم تا اذيت نشود.
مرحوم آقا وقتى به مشهد مشرف مىشد، در راه زياد خسته مىشد و احساس ضعف مىكرد و گاهى مىفرمود: انگار از قم تا مشهد پياده آمدهام؛ لذا دفعه اول كه به حرم مشرف مىشد، زيارت كوتاهى مىكرد و برمىگشت و زيارت دفعه اول حدود بيست دقيقه الى نيم ساعت بيشتر طول نمىكشيد، ولى پس از رفع خستگى، روزهاى ديگر زيارتش را بسيار طول مىداد و زيارت حضرت امام رضا (عليهالسلام) طولانىتر از حرم حضرت معصومه (سلام الله عليها) مىشد. ايشان در مشهد مخصوصاً آن اوايل تا اين چند سال قبل كه هنوز خيلى پير نشده بود و توان بيشتر داشت، هر روز دو بار به حرم مشرف مىشد؛ يكبار صبح زود و يكبار هم شب، پس از آنكه شلوغى بعد نماز مغرب و عشاء فروكش مىكرد به حرم مشرف مىشد و زيارت مىكرد و حدود ساعت ده شب از طرف مسجد گوهرشاد بيرون مىآمد.
شيوه زيارتى آيت الله بهجت در آستان امام رضا (ع) نيز بخش خواندنى اين گفتگو بود:
ايشان در حرم امام رضا (عليهالسلام) زيارتها را هميشه بيش از يك ساعت ايستاده مىخواند و حتى به ديوار هم تكيه نمىداد. ما هم كه جوان بوديم، خسته مىشديم و مىنشستيم؛ ولى ايشان خسته نمىشد و با زيارت شادابتر هم مىشد. يادم هست يكى از بزرگان آنجا كه منبر مىرفت و مسئله مىگفت در حرم همراه آقا خيلى خسته و اذيت مىشد و مىنشست و مىگفت: ايشان با اينكه هشتاد سال دارد، چطور هميشه در حال ايستاده همه زيارتها را انجام مىدهد؟ ! بعدها كه سن آقا