70كسى مىتوانست خود را از دسترس نيروهاى امنيتى دور نگاه دارد و به لطايف الحيلى به زيارت قبر امام حسين (ع) توفيق يابد.
هدف اموىها از اين كار روشن بود. آنان مىخواستند راههاى زيارت امام حسين (ع) را سد كنند تا كسى ايشان را در كربلا زيارت نكند؛ چرا كه اين زيارت، به مثابۀ همپيمانى زائران با امام حسين (ع) در مبارزه با ظالمان و حاكمان جور و ستم بود و تهديدى بزرگ براى حكومت وقت محسوب مىگرديد.
اما از سوى ديگر، ائمۀ اهل بيت (عليهم السلام) به زيارت امام حسين (ع) اهميت بسيار دادند و شيعيان را به اين كار بر مىانگيختند و دوستداران خود را از جهت فكرى و اعتقادى در اين زمينه، تجهيز مىكردند تا آنجا كه در كتب دعا و زيارت، بخشى مستقل به عنوان «ثواب زيارت امام حسين (ع) با بيم و هراس» وجود دارد كه خود نشان از اهميت و عظمت كار مىدهد.
ابن بكير گويد: به امام صادق (ع) عرض كردم: «وقتى به شهر ارجان 1مىروم، دلم براى زيارت قبر پدرتان بىتاب مىشود، اما چون به راه مىافتم، از بيم سلطان و گزارشگران و نيروهاى امنيتى حكومت، از ادامۀ راه باز مىمانم و بر مىگردم» .
امام (ع) فرمود: «ابن بكير! آيا نمىخواهى كه خداوند تو را در مسألهاى مربوط به ما، خائف و ترسان ببيند! نمىدانى هر كه بهخاطر ما دچار ترس شود، خداوند او را در سايۀ عرش خود ساكن گرداند و در روز قيامت، از هراسهاى آن روز در امانش دارد در حالى كه همگان ترسانند و او راحت و آسوده و هرگاه دچار هراس شود، فرشتگان بشارتش ميدهند و آرامش مىكنند؟» 2
اين روايت، مشكلات و رنجهاى بزرگ مربوط به زيارت امام حسين (ع) را گوشزد مىكند. آن كه در اربعين همراه جابربن عبدالله انصارى بود، مىگويد: جابر وعدهاى از آل محمد (عليهم السلام) نزديك قبر امام حسين (ع) نشسته بودند كه از دور سياهىاى پيدا شد. جابر به من گفت: به طرف آن سياهى برو و بنگر كه كيست. اگر از سپاهيان عمر سعد بود، ما را خبر كن تا