42مؤمنان (ع) مدفون است.» 1
گويا سخن ايشان ناظر بر روايات وراده در باب زيارت امير المؤمنين (ع) است؛ از آن جمله است روايت كلينى كه به نقل از يزيد بن عمر بن طلحهگويد: «ابو عبدالله (ع) ، در حيره از من پرسيد: آنچه را به تو وعده كردم نمىخواهى؟ گفتم: ميخواهم؛ يعنى رفتن به قبر امير مؤمنان (ع) . گويد: حضرت و پسرش اسماعيل سوار مركب شدند، من نيز با آن دو سوار شدم تا آنكه از الثويه (محلى نزديك كوفه) گذشتيم. ميان حيره و نجف كنار ذكوات، زمين بايرى بود. حضرت فرود آمد، اسماعيل هم فرود آمد و من نيز با آن دو فرود آمدم. او نماز گزارد. اسماعيل نماز گزارد و من هم نماز گزاردم. پس به اسماعيل فرمود: برخيز و بر جدّت حسين سلام كن. گفتم: فدايت شوم! مگر قبر حسين (ع) در كربلا نيست؟ فرمود: در كربلاست، اما هنگامى كه سرش را به شام بردند، يكى از مواليان ما آن را دزديد و در كنار امير المؤمنين (ع) دفن كرد.» 2
ابان بن تغلب گويد: «با ابا عبدالله (ع) همراه بودم، چون از پشت كوفه گذر كرد، فرود آمد و دو ركعت نماز گزارد. كمى پيش رفت و دو ركعت نيز نماز گزارد. پس كمى حركت كرد و فرود آمد و دو ركعت ديگر نماز گزارد. آن گاه فرمود: اينجا محل قبر اميرمؤمنان (ع) است. گفتم: فدايت شوم! آن دو جايى كه در آن نماز گزاردى كجا بود؟ فرمود: جايگاه سر حسين (ع) و جايگاه فرود آمدن قائم (ع) .» 3
ابن قولويه نقل مىكند: «ابو عبدالله (ع) فرمود: چون به «غرى» رسيدى دو قبر مىبينى؛ قبرى كوچك و قبرى بزرگ. اما قبر بزرگ از آنِ اميرمؤمنان و آن قبر كوچك سر حسين بن على (عليهما السلام) است.» 4
شيخ طوسى به نقل از مفضّل بن عمر آورده است: «امام صادق (ع) بر برجى مايل در راه غرى گذر كرد. آنگاه دو ركعت نماز در كنارش خواند. پرسيدند: اين چه نمازى بود؟ فرمود: اينجا محلّ