149فراوان گشته، وقت آن است كه برآيى تا خدا به وسيلۀ تو حق را از باطل جدا گرداند.»
و به همين ترتيب به نواختن بوق و شيپور وطبل ادامه مىدهند تا نماز مغرب فرا رسد. 1
كربلاى معلاّ
از حلّه به سوى كربلا، مشهد حسين بن على (عليهما السلام) حركت كرديم. كربلا شهر كوچكى است كه نخلستانها اطراف آن را گرفتهاند و از رودخانۀ فرات آبيارى مىشود. روضۀ مقدسۀ امام حسين (ع) در داخل شهر واقع شده و مدرسهاى بزرگ 2و زاويهاى دارد كه در آن براى مسافران طعام مىدهند. خدام و حاجبان بر در روضۀ امام ايستادهاند و ورود به حرم بىاجازۀ آنان ميسر نيست و هنگام ورود عتبۀ شريفه را كه از نقره است بايد بوسيد.
روى ضريح مقدس امام قنديلهاى زرين و سيمين گذاشته شده و از درهاى آن پردههاى حرير آويختهاند. مردم كربلا از دو طايفهاند؛ «اولاد رخيك» و «اولاد فائز» و اين دو دائماً با هم در جنگ و نزاعاند. اين هر دو دسته پيرو مذهب اماميه و فرزندان يك پدرند. 3
بغداد
دارالسلام بغداد، پايتخت اسلام، شهرى است محترم و مقدس كه مركز خلافت و مقر علما بوده است. . . بغداد را دو جسر است شبيه به جسر حلّه و شب و روز مردم از روى آنها رفت و آمد مىكنند. در بغداد يازده مسجد هست كه در آنها اقامۀ نماز جمعه و خطبه به عمل مىآيد، هشت تا از اين مساجد در قسمت غربى و سه تاى ديگر در قسمت شرقى شهر است. مساجد و مدارس ديگر هم در اين شهر به تعداد زياد وجود دارد اما بيشتر مدارس آن به ويرانى افتاده است.
شماره گرمابههاى بغداد زياد و نوع آن بسيار عالى است. سطح بيشتر اين گرمابهها را با قير اندود كردهاند؛ به طورى كه انسان در اول نگاه خيال مىكند كه از مرمر سياه است. قير را از معدنى كه در