148الامارۀ كوفه كه سعد و قاص بنا كرد، اكنون جز پايههاى آن، چيزى برجا نمانده است.
رودخانۀ فرات در فاصلۀ نيم فرسخى طرف شرق كوفه جريان دارد و اطراف اين رودخانه را باغهاى به هم پيوستۀ خرما فرا گرفته است. در طرف مغرب قبرستان كوفه، جايى را ديدم كه در آن چيزى به رنگ سياه تند در ميان زمينۀ سفيدى جلب نظر مىكرد. گفتند قبر ابن ملجم شقى است كه مردم كوفه همه ساله هيزم فراوان بدانجا مىبرند و هفت روز آتش برگور او مىافروزند. در نزديكى قبر ابن ملجم گنبدى است كه مىگويند مدفن مختار بن ابى عبيد مىباشد. 1
شحر حلّه
بامدادان از بئر الملاحه حركت كرديم و به شهر حلّه رفتيم كه شهرى است بزرگ و در جهت جريان رودخانۀ فرات امتداد دارد. حلّه داراى بازارهاى خوب و مهم است كه همه قسم صنايع و ما يحتاج عمومى را در آن مىتوان يافت. از همه سو نخلستانهاى به هم پيوسته شهر را فرا گرفته و خانهها در ميان نخلستانها واقع شده است. حله جسر بزرگى دارد كه از كشتىهاى به هم پيوسته تشكيل شده و آن از دو سو با زنجيرهاى آهنين به تير چوبى محكم و بزرگى در ساحل بسته است. همۀ اهالى اين شهر دوازده امامى و از دو تيرهاند كه يكى را كرد و ديگرى را هل الجامعين مىنامند و بين اين دو تيره، دائماً جنگ و نزاع هست. در نزديكى بازار بزرگ شهر مسجدى قرار دارد كه بر در آن پردۀ حريرى آويزان است و آنجا را مشهد صاحب الزمان مىخوانند. شبها پس از نماز عصر، صد مرد مسلح با شمشيرهاى آخته پيش امير شهر مىروند و از او اسبى يا استرى زين كرده مىگيرند و به سوى مشهد صاحب الزمان روانه مىشوند. پيشاپيش اين چارپا طبل و شيپور و بوق زده مىشود و از آن صد تن نيمى در جلو حيوان و نيمى ديگر در دنبال آن راه مىافتند و ساير مردم در طرفين اين دسته حركت مىكنند و چون به مشهد صاحب الزمان مىرسند در برابر در ايستاده آواز مىدهند كه:
«باسم الله يا صاحب الزمان، باسم الله أخرج قد ظهر الفساد و كثر الظلم، و هذا أوان خروجك ليفرق الله بك بين الحق و الباطل» .
«بسم الله، اى صاحب الزمان، بسم الله قيام كن كه تباهى روى زمين را فرا گرفته و ستم