86
عدل
يكى از صفات برجستۀ على عليه السلام عدل آن حضرت است كه همين امر نيز سبب شهادتش گرديد. او چنانچه مىشنيد فرماندارش به كسى ستم روا داشته، به عزل يا تفحّص از حال او مبادرت مىكرد و به احدى از نزديكان خويش اجازۀ بهرهبردارى خصوصى از بيتالمال را نمىداد. زمانى كه شنيد دخترش دستبندى از بيتالمال را بهطور عاريۀ مضمونه گرفته است، نهيب بر ابنابىرافع (مسؤول بيتالمال) زد و فرمود:
چرا به مسلمانان خيانت كردى؟ سپس فرمود: اگر دخترم دستبند را به عنوان عاريۀ مضمونه نگرفته بود، اوّلين زن هاشمى بود كه دستش را به عنوان دزدى قطع مىكردم! آنگاه خطاب به دخترش كه گفته بود من پارۀ تن شما هستم، فرمود: آيا همۀ زنهاى مهاجر در روز عيد خود را به چنين چيزى زينت مىكنند؟ آن حضرت سرانجام دستبند را گرفت و به جاى خود بازگرداند. 1عبادت
هنگام نماز، رنگ از رخسار مباركش مىرفت و بدنش مىلرزيد. به حضرتش عرض مىشد: شما را چه مىشود؟ مىفرمود: وقت اداى امانتى رسيده كه خداوند آن را به آسمان و زمين و كوهها عرضه داشت و آنها از حملش امتناع ورزيدند. 2ابن عباس مىگويد:
«در جنگ صفين ديدم امام در حالى كه شمشير مىزند، مراقب خورشيد است.
وقتى از سبب اين امر پرسيدم، فرمود: مراقب زوال هستم، گفتم: در اين گير و دار جنگ، وقت نماز است؟ فرمود: «إِنَّمَا نُقَاتِلُهُمْ عَلَى الصَّلاٰةِ» و باز ابن عباس مىگويد: هيچگاه نماز شب آن حضرت ترك نشد حتى شب جنگ.» 3