42حالت پاى راست قيدار به سر يعقوب و پاى چپ وى به سر عيصو فرود آمد و ساره خشمگين گرديد، ابراهيم عليه السلام به او گفت: عصبانى مشو، چرا كه پاهاى فرزندان كسى كه بر دوش من است از طريق حضرت محمد صلّى اللّٰه عليه [ وآله] وسلم بر سر اينان خواهد بود.
اين روايت ابنعباس دلالت بر آن دارد كه تبار عدنان به قيدار مىرسد، و نه به نابت بن اسماعيل و از آنچه «قطب» دربارۀ مادر قيدار ذكر كرده، نام دختر حارث بن مضاض، كه فاكهى بعنوان مادر فرزندان اسماعيل از وى ياد كرده - روشن مىشود؛ زيرا فاكهى در ميان فرزندان اسماعيل؛ از جمله همان قيدار را نام برد كه قطب نام او و نام مادرش را آورده است. بنابراين، دربارۀ مادر قيدار سه قول گفتهاند، هاله، سلمى و خنفا (واللّٰه اعلم).
اسماعيل افزون بر دوازده فرزند پسر، يك دختر داشته كه سهيلى از وى ياد كرده است. وى مىگويد: ابناسحاق نام فرزندان ذكور اسماعيل را نوشته، ولى از دختر وى كه «نسمه» نام داشته، ياد نكرده است. نسمه همسر عيصو بن اسحاق بوده و بنا به گفتۀ طبرى، 1روميان و فارسها از وى زاده شدهاند. او مىافزايد: در نسب اينان ترديد دارد كه آيا او مادر ايشان هست يا خير؟ آنها زادههاى عيصو هستند كه به وى عيصى هم مىگفتند.
مطالبى دربارۀ خاندان اسماعيل
ازرقى مىگويد: جدّم از سعيد بن سالم، از عثمان بن ساج و او از ابناسحاق نقل كرده كه وى از فرزندان اسماعيل است و اندكى از اخبار ايشان و اخبار مربوط به جُرهُم و قَطُور و نبرد و نزاعهايى كه ميان ايشان وجود داشت، سخن گفت و افزود: پس از آن، خداوند خاندان اسماعيل عليه السلام را در مكه پراكنده ساخت. دايىهاى ايشان از جرهمىها نيز كه در آن زمان حاكمان كعبه بودند، پس از نابت بن اسماعيل در مكه پراكنده شدند و هنگامى كه سرزمين مكه بر آنها تنگ آمد، براى كسب روزى رهسپار سرزمينهاى ديگر شدند و به