41عدنان - بنا به گفتۀ ابناسحاق و ديگر اهل اخبار - به نابت بن اسماعيل مىرسد و گفته شده كه نسب وى به قيدان بن اسماعيل مىرسد. اين گفته از سهيلى است؛ او مىگويد: به طور مطمئن و قوى، از نسبشناسان عرب روايت شده كه نسب عدنان، به قيدار بن اسماعيل مىرسد و قيدار در زمان خود پادشاه بوده و كلمه «قيدر» به معناى پادشاه است.
«قطب حلبى» در «شرح سيرۀ عبدالغنى »، دربارۀ نسب نابت بن اسماعيل و نيز دربارۀ مادر وى و مادر قيدر و كسانى كه به آن دو منسوب هستند، نظريات متفاوتى دارد و ما اينك به بيان سخن وى مىپردازيم. او گويد: ابننابت «با نون» اسمفاعل از نَبَتَ است. امير ابونصر بن ماكولا در «باب نابت»، نابت بن اسماعيل بن ابراهيم را آورده است. 1 و اين سخن آخرى ، مخالف با گفتۀ جوانى در سلسله نسبت است؛ زيرا مىگويد: عدنان بن أدد بن يسع بن هميسع بن سلامان بن نبت - كه سلامان را بر نبت مقدم داشته است - و مىافزايد:
مادر نبت، هاله دختر زيد بن كهلان بن سبأ بن يشجب بن يعرب بن قحطان است و «حرمن» نام دارد و نابت بن حمل و مادرش عاصريه دختر مالك جرهمى را فرزند قيدار دانسته كه مادرش هامه دختر حارث بن مضاض بن عمرو جُرهُمى است و گفته مىشود نام وى، «سلما» ويا «خنفا» مىباشد.
قطب پس از آن، به نقل از جوانى مىگويد: بعضى از علما اهالى يمن را به اسماعيل عليه السلام منتسب مىكنند و مىگويند كه آنها از فرزندان بيمن بن نَبَت بن اسماعيل هستند. ساير فرزندان اسماعيل در سرتاسر زمين پراكنده شدند. برخى از ايشان وارد قبايل عرب گرديدند و نسبشناسان براى برخى نيز در مورد زادههاى قيدار، نسبى بر شمردهاند و خداوند متعال، فرزندان اسماعيل عليه السلام يعنى كسانى از فرزندان قيدار پدر عرب را كه به زبان عربى سخن مىگويند، در سراسر جهان پراكنده ساخت.
وهب در كتاب «التيجان» مىگويد: ابنعباس برايم نقل كرد كه روزى حضرت ابراهيم خليل عليه السلام ، درحالىكه قيدار بن اسماعيل بن ابراهيم را بر دوش خود داشت، وارد شد، در اين ميان يعقوب و عيصو نيز به سوى وى آمدند، آنها را بر سينه گرفت و در اين