32اسحاق به او گفت: مگر نمىدانى كه تو و مادرت را تركگفتيم و در ارثيه بهشمار نياورديم. اسماعيل با شنيدن اينسخن به كنار ديوارى رفت و غمگين شد و به گريه افتاد، از سوى خداوند عزّ وجلّ به اسماعيل وحى آمد: تو را چه مىشود؟ گفت: خود از آن آگاهترى. خداوند متعال فرمود: گريه نكن اى اسماعيل، من پادشاهى و نبوّت را در فرزندان تو، در آخرالزمان، قرار مىدهم و خوارى و كوچكى را تا روز قيامت در فرزندان او مىگذارم.
از آنجا كه قصد ما اختصار و فشردهنويسى است، به همين اندازه در بيان اخبار اسماعيل، بسنده مىكنيم.