17
7. رعايت عواطف انسانى
انقلابها معمولا خالى از احساسات و عواطف پاك انسانى هستند و انقلابيون اساساً امور عاطفى و مراعات آن را مانعى بر سر راه پيروزى و موفقيت خويش مىشمرند. ولى حضرت حسين (عليه السلام) به احساس و عواطف بها مىدادند و اصلا قيام كردند تا عواطف انسانى زنده بماند. پس چگونه مىتواند نسبت به آن بىتفاوت باشد؟! «عمرو بن جناده انصارى»، ياور يازده ساله امام حسين (عليه السلام) از خيمه بيرون آمد تا پس از به شهادت رسيدن پدر، از امام اجازه رفتن به ميدان نبرد بگيرد. حضرت فرمود: پدرت لحظاتى پيش شهيد شده و شايد مادرت راضى نباشد تا به ميدان بروى! عمرو عرض كرد: يا ابن رسول الله! مادرم زره بر تنم كرده و به من گفته از تو راضى نمىشوم مگر اينكه مرا نزد حسين (عليه السلام) روسفيد كنى.
امام به اين احساس پاك مادر ارج و احترام نهاد و عمرو به ميدان رفت و لحظاتى بعد سرش به طرف خيمه مادر پرتاب شد. مادر نيز سر فرزند را برداشت بوسيد و از غبار پاك كرد و آن را به سوى سربازان عمر سعد انداخت؛ به گونهاى كه بر اثر اصابت سر به آنان دو نفر از يزيديان به هلاكت رسيدند؛ آنگاه گفت: من پيرزنى هستم نزديك مرگ و لاغر و خميده؛ شما را با عمود خيمه سخت مىزنم، آن هم مقابل چشمان فرزند فاطمۀ پاك سرشت...؛ پس عمود خيمه را برداشت و دو نفر ديگر را به هلاكت رساند. امام حسين (عليه السلام) او را نيز به خيمه بازگرداند. 1