119به پا خاست؛ بهويژه پس از جنگ صدام با كويت، اميد به ثمربخشى قيام بيشتر شد. هرچند شروع انتفاضه از نجف نبود، امّا قطعاً رهبرى ادامه انقلاب بر دوش نجف قرار گرفت. اين مقاله در حدّ بضاعت خود، به گزارشى مختصر وقايع قيام مىپردازد و در پايان، به دلايل ناكامى انتفاضه نگاهى خواهد داشت.
جمعه، 14 شعبان
حركت مردمى به ناصريّه رسيد و بازگشت همزمان سربازان جنگ با كويت به شهر بصره، بر شور و هيجان مردم افزوده است. جوانان به خيابانها آمده و ديوار ترس از دولت و بعثىها را فرو ريختند. در پى انتشار اين خبر، فضاى امنيتى نجف نيز شكسته شد. در اين ميان مراسم احيا و جشن شب نيمه شعبان در كنار مرقد مطهر امير مؤمنان (عليه السلام) مبدّل به همايشى ضد دولتى و تظاهراتى پُرشور شد. در اين همايش از عموم مردم براى شركت در در تظاهرات اصلى در فرداى آن روز دعوت به عمل آمد. 2
شنبه، 15 شعبان
جمع زيادى از مردم در صحن مطهر علوى گرد هم آمدند؛ امّا در محاصره دستگاههاى امنيتى قرار گرفته و برخى از ايشان دستگير شدند. براى پيشگيرى از گسترش حركت سازمانيافته مردم و براى ايجاد ترس و زهر چشم گرفتن، از آن شب تحرّكات اطلاعاتى شديدى از سوى دولت بعثى در نجف آغاز شد. دولت عراق كه مىدانست مرجعيت شيعه در نجف ممكن است مركزيّتى در اين قيام پيدا كند، نيروى خود را در اين شهر متمركز كرد.