101وى پيش از تولد شيخ در خواب ديد كه امام صادق (عليه السلام) قرآنى به وى هديه مىدهد. هنگامى كه از تعبير خوابش پرسيد، به او مژده دادند كه خداوند فرزندى عالِم به او عطا خواهد كرد. از اين رو پس تولد شيخ، همواره او را با وضو شير مىداد. 1 از همان كودكى، آثار نبوغ و بزرگى در چهرۀ شيخ هويدا بود. او ابتدا در مكتبخانه به آموزش قرآن و خواندن و نوشتن پرداخت و سپس براى تكميل تحصيلات خويش، همراه پدر عازم عتبات عاليات شد.
پس از زيارت كربلا، پدرش او را به حضور سيد محمد مجاهد برد كه در آن عصر، زعيم و رهبر علمى حوزه كربلا بود. هنگامى كه شيخ محمدامين، فرزندش را به سيد محمد مجاهد معرفى كرد، سيد از ديدن اين نوجوان هيجده ساله تعجب كرد؛ زيرا فكر نمىكرد كه وى بتواند از حوزۀ درس وى بهرهاى ببرد. از اين رو، براى آزمايش اين طلبۀ جوان، پرسيد: شنيدهام شيخ حسين در دزفول نماز جمعه مىخواند و حال آنكه نماز جمعه در زمان غيبت جايز نيست؟»؛ شيخ مرتضى پاسخ داد: مگر در وجوب نماز جمعه ترديدى وجود دارد؟! سپس دوازده دليل بر وجوب نماز جمعه اقامه كرد؛ به طورى كه سيد و حاضرين در مجلس از اين استدلالها قانع شدند؛ امّا پس از آن وى تمام دلايل خود را با دلايل ديگرى پاسخ گفت؛ به طورى كه باعث حيرت و شگفتى سيد شد. سيد محمد مجاهد كه به نبوغ و استعداد شگرف شيخ انصارى پى برده بود، از شيخ محمدامين خواست كه اجازه دهد فرزندش براى تحصيل در كربلا بماند.
شيخ انصارى حدود چهار سال از محضر دو فقيه بزرگ