90و خواننده خود متوجه مىگردد و جزء كتاب نمى باشد؛ بلكه ملحقاتى به مناسبت مقام امام است با امرى در خور و مناسب آن. 1
قاضى نور الله شوشترى در كتاب ارزشمند مجالس المومنين ذيل عنوان نجف اشراف، نوشته است: وسيد اجل مرضى، رضى الدين على بن طاووس در آن باب كتابى است موسوم به فرحه الغرى فى فضل ساكن الغرى كه اگر خواهند به آن جا رجوع نمايند. 2
علامه محمد باقر مجلسى آن چنان اعتبار و درجهاى براى فرحه الغرى قايل بود كه در تاليف كتاب گرانقدر بحار الانوار، آن را در زمرۀ مصادر خود قرار داد 3وچون مشاهده كرد اين نوشتار حاوى مطالب مفيدى براى خوانندگان مىباشد، آن را به فارسى برگدانيد؛ تا علاقه مندان فارسى زبان بتوانند از مطالب آن بهرهمند گردند و اين كار هنگامى توسط علامه مجلسى صورت گرفت كه زبان علمى و رسمى در جهان اسلام و حوزههاى علوم دينى، زبان عربى بود و اين، نشانۀ توانايى علمى و دانشورى مولف به شمار مىرفت. از سويى فارسى نگارى براى بزرگان چون علامه مجلسى، كارى سهل و ساده نبود و علاوه بر اين، كسى كه آثارى به زبان عربى مىنگاشت، ضمن اين كه اعتبار علمى خود را تقويت مىكرد، اين امكان را فراهم مىساخت كه افراد بيشترى از نوشتههاى وى استفاده كنند. در چنين فضايى، آن فقيه محدث، نياز عصر خود را درك كرد و رسالت خود را در شكوفايى افكار و انديشهها و بالا بردن ميزان آگاهى شيعيان شناخت و به فارسىنويسى، اقبال نشان دارد. 4
حكمت تاليف كتاب فرحه الغرى
حضرت على (ع) ، امير مومنان و پيشواى پرهيزگاران، در غرى كه امروز به نجف اشرف معروف است، دفن گرديد و طبق وصيت آن حضرت، مرقدش از نظرها مخفى گرديد؛ تا مورد اهانت دشمنان امام قرار نگيرد. حضرت به فرزند ارشد خود، حضرت امام حسن مجتبى (ع) وصيت كرده بود كه چهار صورت قبر براى محل دفن پيكرش حفر كند؛ مسجد كوفه، غرى يعنى همين نجف كنونى، خانۀ جعده بن هبيره و رحبه كه محلهاى در شهر كوفه بود؛ زيرا آن وجود مبارك از اين واقعيت تلخ آگاه بود كه دشمنان از هيچ كارى حتى شكافتن قبرش امتناع نمىكنند و فرزندان و بستگان و علاقهمندان به آن حضرت براى جلوگيرى از اين بىحرمتىها، در برابر مخالفان مىايستند و در نتيجه، اختلاف و آشوب و