74مردى به ديگرى چنين مىگفت: «غضب الله عليك كماغضب اميرالمومنين على المغيره؛ عزله عن البصره، فولاه الكوفه؛ خدا بر تو غضب كند؛ آنسان كه خليفه بر مغيره غضب كرد؛ او را از امارت بصره عزل كرد و آنگاه امارت كوفه را به او سپرد.» 1
اميرمومنان (ع) در برابر اين تخلف از حكم الهى، واكنش نشان داد و مغيره را به اجراى حد الهى تهديد كرد و فرمود: اگر قدرتى به دست آورم، مغيره را سنگسار مىكنم. 2
خيانت به امير مومنان (ع)
مغيره ثقفى در روزهاى آغازين خلافت اميرمومنان (ع) به ارزيابى وضعيت جديد و راه نفوذ به حكومت پرداخت و نخست ابقاى معاويه را بر ولايت شام و سپس خلع او را پيشنهاد داد؛ اما امام درخواست او را نپذيرفت 3و فرمود: خداوند به من رخصت نداده است كه گمراهان را بازوى اقتدار خود سازم. 4
به گفتۀ زهرى، مغيرة بن شعبه در ميان كسانى بود كه با على (ع) بيعت نكردند 5و اندكى پس از ديدارش با امام على (ع) مدينه را ترك كرد و در پى اصحاب جمل به جنگ با اميرمومنان (ع) رفت؛ اما پس از شكست، كناره گرفت و براى رصد يك فرصت بهتر و حيلهاى كاراتر، در طائف مستقر شد. 6امام على (ع) در توصيف او مىفرمود: «به خدا قسم! همواره حق را به باطل مىآميزد و باطل را حق جلوه مىدهد و از دين، آن را پذيرفته كه با دنيا موافق است» . 7
مغيره، تحولات و درگيرى هاى عراق و شام را پى مىگرفت و زمانى كه پيكار صفين به حكميت، انجاميد خود را به مذاكرات دومة الجندل به شام كشاند و ضمن اينكه معاويه را به شكست اشعرى بشارت داد، وى را از احتمال حيلههاى عمرو عاص برحذر داشت. 8
در خدمت معاويه
مغيره با حيله و مكر در كنار زياد بن ابيه و عمروعاص، اساسىترين نقش را در استقرار و استمرار حكومت معاويه ايفا كرد. او در تحميل صلح بر امام حسن (ع) نقش داشت و سبب دگرگونى و ضعف سپاه امام شد 9مغيره ثقفى در سال 41 قمرى با تصدى امارت كوفه، پاداش خود را از معاويه گرفت. مغيره در كوفه به محدود كردن شيعيان پرداخت و به دستور