108پيامبر (صلى الله عليه و آله) هنگام بيرون رفتن از مكه است كه مردى را ديد و به او فرمود: نامت چيست؟ گفت: سالم. فرمود: «باشد كه به سلامت مانيم.» نمونههاى چنين سخنانى فراوان است.
«كربلا» : حموى گويد:
كربلا با مدّ، نام جايى است كه حسين بن على مرتضى (عليه السلام) در آنجا به شهادت رسيد؛ بر سر راه خشكى در اطراف كوفه. ريشه اين واژه از اينجاست كه به نرمى و سستى پاها، «كَرْبَلا» گفته مىشود. مىگويند: «در حالى آمد كه مُكَرْبِلاً، يعنى نرم و آهسته قدم برمىداشت.» بنابراين مىتوان گفت كه اين سرزمين را به جهت نرمى خاكش، كربلا ناميدهاند. گفته مىشود: «كَرْبَلْتُ الحِنْطَةَ» ، يعنى گندم را پاك و پاكيزه كردم. بنابراين معنا، كربلا را به خاطر پاك بودنش از ريگ و انبوه درختان، چنين نام نهادهاند. «كَرْبَل» ، نام گياه تُرشك نيز هست. شايد اينگونه گياه در آن سرزمين فراوان مىروييده و به همين مناسبت كربلايش گفتهاند. در روايت است كه چون حسين (عليه السلام) به اين موضع رسيد، به عقر اشاره كرد و به يكى از اصحابش فرمود: نام اين قريه چيست؟ گفت: «عَقْر» ؛ حسين (عليه السلام) فرمود: «پناه مىبرم به خدا از عَقْر.» سپس فرمود: نام اين سرزمينى كه در آن هستيم چيست؟ گفتند: كربلا فرمود: «سرزمين اندوه و بلا» و خواست از آنجا بيرون رود كه. . . و آن حوادث براى وى پيش آمد. 1
حموى در تاريخ شهر كوفه گويد:
سعد بن ابىوقاص، پس از جنگ با رستم در قادسيه. . . به سوى مدائن و يزدگرد روانه شد. خالد بن عَرفَطه، همپيمان بنىزهره بن كلاب، نيز به مدائن رو كرد. سعد كارى از پيش نبرد، تا اينكه خالد ساباط و مدائن را به تصرف درآورد. . . و يزدگرد به اصطخر گريخت. خالد كربلا را به زور در اختيار گرفت و مردمانش را اسير نمود. سعد، سرزمين كربلا را ميان اصحابش تقسيم كرد و هر گروهى سهم و بخش خود را احيا كردند. 2
از اين سخن و ديگر تواريخ دانسته مىشود كه كربلا، پيش از آباد شدن كوفه و بصره، منطقهاى مسكونى و داراى جمعيت بوده و همه آن سرزمين با مناطق اطرافش را كربلا مىگفتهاند. چون خالد آنجا را فتح كرد، زمينهايش را ميان ياران خود قسمت نمود و آنها نيز هر كدام، بخشهاى مربوط به خود را آباد كردند و هر بخش نام خاصى يافت؛ از جمله «غاضريه» كه بنابر بعضى روايات، راه عبور به سوى قبر عباس (عليه السلام) بوده است، و