104شدن خونهاى ماست. به خدا سوگند اينجا حرمت ما شكسته مىشود. به خدا سوگند اينجا فرزندان ما ذبح مىشوند. به خدا سوگند اينجا زيارتگاه ماست. جدم رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مرا به همين خاك وعده فرموده بود و وعدهاش تخلفناپذير است» .
سيد بن طاوس گويد: «همگى فرود آمدند و حرّ و اصحابش در گوشهاى منزل كردند» . 1
در «كشف الغمه» آورده است: «همگى فرود آمدند و بارها را انداختند و حرّ و لشكرش در سويى، ساكن شدند» . 2
ابواسحاق اسفراينى در مقتلش گفته است:
آنگاه فرمود: «اى مردم! فرود آييد و از حركت بازايستيد. به خدا سوگند اينجا منزلگاه كاروان ماست. به خدا سوگند اينجا خونهاى ما ريخته مىشود. به خدا سوگند زنان و فرزندانمان در اينجا به اسارت مىروند. به خدا سوگند مردان ما در اينجا كشته مىشوند و بچههاى ما اينجا ذبح مىگردند. به خدا سوگند گورهاى ما اينجا خواهد بود. به خدا سوگند زنده و برانگيخته شدن ما از اينجاست. اينجاست كه عزيزان به ذلت مىافتند. به خدا سوگند رگهاى گردن من در اينجا بريده مىشود و محاسنم به خون من آغشته مىگردد و جد و پدرم و مادرم، از فرشتگان آسمان تعزيت مىيابند. به خدا سوگند اين همان جايى است كه پروردگارم در خطاب به جدم، آن را به من وعده فرمود و وعده او را تخلف نخواهد بود.» پس، از مركب فرود آمد و همه اصحابش نيز رحل اقامت افكندند.
حرّ به شتاب خود را به فرات رساند و ميان آن رود و امام حسين (عليه السلام) و اصحابش فاصله شد. بين فرات و كاروان امام سه ميل فاصله بود (پنج ميل و يك فرسنگ هم گفته شده است) . آنگاه امام حسين (عليه السلام) دستور داد تا خيمه زنان و كودكان را بر پا كنند. 3
طبرى در روايت عمار دهنى، از امام باقر (عليه السلام) نقل كرده است كه فرمود:
چون نگاه حسين (عليه السلام) به پيشقراولان لشكر عبيدالله افتاد، راه به سوى كربلا كج كرد. پس پشت به نيزار قرار گرفت تا جز از يك سو مورد هجوم واقع نشود. آنگاه فرود آمد و خيمههاى خود را برپا نمود. چهلوپنج سوار و صد پياده، جمع ياران او را تشكيل مىدادند. 4
و در «مروج الذهب» آمده است: «پس رو به كربلا به راه افتاد؛ در حالى كه همراهانش