56كه مأمون پس از اين جريان، مات و مبهوت عظمت آن حضرت بود؛ چراكه در اين جريان، مقام علمى و فضل و كمال و عقل و زيركى و نشانههايى از امامت آن حضرت با آنكه كمسن و سال بودند، براى مأمون آشكار شد. 1
شبراوى شافعى مىگويد:
مأمون پس از اين جريان، آن حضرت را نزد خود برده و محبت بسيار كرده و از ايشان بسيار تجليل و تكريم مىكرد و پيوسته او را مورد توجه قرار مىداد؛ چراكه براى وى بركات و مكاشفات و كرامات آن حضرت ظاهر شده بود. 2
قرمانى دمشقى نيز مىگويد: «خداوند امام جواد (ع) را به فضيلتى شريف و علامتى والا مخصوص كرد» و سپس به نقل جريان حاضرجوابى امام اشاره مىكند. 3
2. مناظره امام با يحيى بن أكثم
2. مناظره امام با يحيى بن أكثم
هنگامى كه بنىعباس با ازدواج امام جواد (ع) با دختر مأمون مخالفت كردند، مأمون مجلس مناظرهاى ترتيب داد و در آنجا قرار شد اگر امام جواد (ع) نتوانست به سؤالات يحيى بن أكثم پاسخ دهد، مأمون از اين ازدواج صرف نظر كند. بزرگان بنىعباس به ابناكثم وعده دادند كه هر چه بخواهد، به وى مىدهند، به اين شرط كه امام جواد (ع) را مغلوب و خجالتزده كند.
روز مناظره فرا رسيد و مأمون و اطرافيان آماده مراسم بودند. مأمون دستور داد تا جايگاهى خاص براى امام جواد (ع) آماده سازند. يحيى بن اكثم سؤالاتى از امام پرسيد و امام به نيكويى به آنها پاسخ داد. يحيى بن اكثم با لحن تحقيرآميز امام را مورد خطاب قرار داد و گفت:
«يسئل فإن كان عندى جوابٌ اجبتُ به و إلّا إستفدتُ الجواب والله اسئل أن يرشدنى للصواب.» امام جواد (ع) از وى پرسيد: نظر تو درباره مردى كه در اول روز به زن نامحرم نگاه شهوتآميز مىكند و اين نگاه حرام مىباشد؛ وقتى كه ظهر بشود، بر وى حلال مىشود؛ وقتى كه خورشيد زوال كند، بر وى حرام مىشود؛ وقتى كه عصر مىشود، بر وى حلال مىشود؛ وقتى كه خورشيد غروب مىكند، بر وى حرام مىشود؛ وقتى كه عشاء مىشود، بر وى حلال مىشود؛ وقتى كه شب به نيمه مىرسد، بر وى حرام مىشود؛ وقتى كه طلوع فجر مىشود، بر وى حلال مىشود، چگونه اين زن بر اين مرد حلال و حرام شده است؟ يحيى بن اكثم با حالت تكبر گفت: نمىدانم. امام در پاسخ فرمود: «آن زن، كنيز مىباشد كه اول روز