68دنيا رفتند، به من متوسل ميشوند كه خلاصه ما اينجا خيلى گرفتاريم. يك فكرى براى ما بكن. بعد ايشان نقل ميكرد يك سيد محترمى بود كه از دوستان خوبم بود و در قم هممباحثه بوديم و بعد رفت نجف و بعد رفت تهران امام جماعت شد و الان از دنيا رفته. ايشان ميگفت كه ظاهراً به وسيله برادرش نقل ميكرد از مرحوم سيد محمد جمال كه چشمتان كور شود - حالا اين تعبير ممكن است تعبير تند من باشد - آن موقع كه زنده بوديد، ميخواستيد حواستان را جمع كنيد و اين قدر به فكر دنيا نباشيد كه حالا وقتى من ميآيم اينجا، به من متوسل بشويد.
فرهنگ زيارت: در پايان اگر توصيهاي براى مخاطبان، بهخصوص روحانيون كاروانهاى عتبات داريد، بفرماييد.
آيتالله مؤمن: در سفرى كه دو سه سال پيش موفق شدم به عتبات مشرف شوم (آخرين سفر من همانطور كه عرض كردم سال 49 بود) آن وقتها ميگفتم اگر به عراق بروم، ممكن است ترورم كنند؛ چون سوابق سوئى پيش آنها دارم. آنها كه اهل ترور هستند و من هم كه مشغول بحث ولايت امر بودم. هفت، هشت سال طول كشيد يك دورهاش. وقتى تمام شد، گفتم حالا ديگر بايد برويم عراق. اگر ترور ميكردند كه ديگر مسئلهاى نبود. آنجا كه ميرفتم، كتاب «كامل الزيارات» ابن قولويه را هم همراهم برده بودم كه مطالعه كنم. ايشان روايات معتبرالسندى نقل ميكند كه در آنها آمده: هر كس هر سال دو بار زيارت حضرت الشهداء را بايد انجام بدهد كه اگر كمتر شد، جفا كرده! و در روايات ديگرى هم هست كه اگر نشد، حداقل در سال يك بار.
اين بحثها را در اختيار برادرانى كه روحانى كاروان هستند قرار بدهيد. اين برادرها هم اين روايات را براى زوّار بخوانند. روايات هم زياد است. به نظر من، هم «كامل الزيارات» روايت زياد دارد و هم «وسائل الشيعه» . اينقدر اهميت براى زيارت هست. من به نظرم ميرسد راه بسيار خوبى كه مخصوصاً ما طلبهها بايد انتخاب