59الزيارات» . ايشان تأكيد دارد كه روايات را با سند ذكر كند؛ پس همه رواياتش، ولو اينكه رواى وضع رجالياش هم روشن نباشد، خود ايشان در مقدمه اين كتاب تأكيد ميكند كه اينها آدمهاى ثقه و صحيحى هستند. ديگران هم مثل مرحوم شيخ مفيد روايات متعددى راجع به بحث زيارات ذكر كردهاند. مرحوم صاحب وسائل كه بعد از تمام شدن ابواب مربوط به حج، كتاب «المزار» را ذكر كرده، بيشتر رواياتش، روايات معتبر السند است. اين شدت عنايت علما و مشايخ حديثى را به امر زيارت قبور معصومين (عليهم السلام) ميرساند.
در روايات متعددى پيامبر بزرگوار¦ و ائمه (عليهم السلام) فرمودهاند كسانى كه به حج ميآيند، وقتى اعمال حجشان را انجام دادند نزد ما بيايند. تصريح شده كه به مدينه بيايند. از اين روايات استفاده ميشود كه سرّ اين زيارت اين است كه زائران بيايند و ياريشان را با اين آمدن و زيارت كردن به ايشان اعلام كنند.
فرهنگ زيارت: مىفرماييد اولين نكته و سرّ زيارت، همان اعلام نصر است؟
آيتالله مؤمن: بله، اين جهت را خود اين روايات دارد. از آن طرف هم وقتى به مسئله واقعيت و سِمت الهى كه براى پيامبر بزرگوار¦ و ائمه (عليهم السلام) هست توجه كنيم، ميبينيم كه در مورد اين كه حضرت امير (عليه السلام) را پيامبر بزرگوار به عنوان ولى امر مسلمين بعد از خود اعلام بكند و نصب بكند، آيه غدير نازل شد كه ميفرمايد: «يا أَيهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ. . .» ؛ اين «يا ايها الرسول» خودش يك لطفى دارد؛ يعنى تو فرستاده ما هستى. اين طور نيست كه در اين كارى كه به تو واگذار ميكنيم، مسئله شخصى خودت مطرح باشد؛ بلكه چون فرستاده ما هستى، رسالت ايجاب ميكند كه آن مرسل هر چه را كه ميخواهد، تو انجام بدهى؛ يعنى آنچه از طرف خدا بر تو نازل شده؛ يعنى خواسته تو ارزش ندارد؛ «مَا أُنْزِلَ إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ. . .» را به مردم اعلام كن؛ آنگاه ميفرمايد: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ. . .» اگر اين كار را نكنى، رسالت الهى را نرساندهاى. اصلاً اساس رسالت تو اين بود كه اين ولايت امر را به مردم اعلام كنى. بعد ميفرمايد: «. . . وَ اللَّهُ يعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ. . .» غصه نخور؛ خداوند تو را از مردم حفظ ميكند.
از اين جمله استفاده ميشود چه بسا پيامبر هراس داشته كه نكند مشكلى در اين اعلام كردن پيش بيايد. از نافرمانى مردم در رابطه با ابلاغ اين «ما انزل» وحشت داشت كه خدا ميفرمايد من حفظت ميكنم. سپس در ادامه آيه ميفرمايد: «. . . إِنَّ اللَّهَ لَا يهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» (مائده/67) يعنى خداوند