174
آشناى عشق
حسان
هالهاى بر چهره از نور خدا دارد حسين
جلوۀ هر پنج تن آل عبا دارد حسين
آشناى عشق را بى آشنا گفتن خطاست
در غريبى هم هزاران آشنا دارد حسين
در هواى كوى وصلش بى قراران، بىشمار
دل مگر كاه است و كهربا دارد حسين
معجز قرآن جاويدان حسين بن على است
برترين اعجازها در كربلا دارد حسين
خيمهگاهش كعبه و آب فراتش زمزم است
قتلگاهى برتر از كوه منا دارد حسين
شور شيرين غمش رمز بقاى سرمدى است
از سرشك ديدگان آب بقا دارد حسين
تا شفا بخشد روان و جسم هر بيمار را
در حريم وصل خود خاك شفا دارد حسين
حرمت ذبح عظيم كربلا دارد «حسان»
خونبهايى همچو ذات كبريا دارد حسين
صداى ماندگار
محمدرضا محمدى نيكو
اى كه پيچيد شبى در دل اين كوچه صدايت
يك جهان پنجره بيدار شد از بانگ رهايت
تا قيامت همه جا محشر كبراى تو باشد
اى شب تار عدم، شام غريبان عزايت
عطش و آتش و تنهايى و شمشير و شهادت