109هيچ ريشه دينى و مذهبى نداشته و هرگز دليلى و مدركى از دين و مذهب براى آن وجود ندارد. از نظر اسلام اگر كسى مرتكب جرمى شده باشد، ولو اينكه در دامن پيامبر و امام معصوم هم باشد، حاكم موظف است او را از اين دامن جدا كرده و حكم خدا را در مورد او جارى كند. به همين سبب هيچگاه ديده نشده كه از بدنه حوزه و علماى اعلام و فقهاى عظام به اين اقدام امير اعتراضى كرده باشند. 1
مبارزه با فرقه ضاله بابيت
مبارزه با فرقه گمراه بابيت و بهائيت و قلع و قمع اين فرقۀ كاملاً سياسى كه در آن زمان از سوى دولت روسيه و انگليس حمايت و تقويت مىشد، يكى ديگر از امتيازات و خدمات كمنظير اميركبير بهشمار مىآيد و حكايت از عرق دينى ستودنى و دشمنشناسى دقيق و ظريف او دارد. سياست امير درباره اقليتهاى مذهبى، نرمش و انعطافپذيرى بود، اما در مورد فرقه ضاله بابيه كه فرقه انحرافى بود و جزو اقليتها محسوب نمىشد، به شدت انعطافناپذير عمل مىكرد و معتقد بود هر چه زودتر بايستى ريشه آن كنده و سوزانده شود؛ زيرا به درستى دريافته بود كه اصل و ريشه آن از بيگانگان و در راستاى منافع استعمارگران و بر ضد اسلام و مسلمين و جهان تشيع سرچشمه گرفته است. 2
به عبارت روشنتر سركوب فرقه سياسى بابيت توسط اميركبير را مىتوان به نوعى تقويت و حمايت اميركبير از